نکته اول: عبارت "چوبلباسی عاطفی" ساخته خودمه. در ادامه متوجه میشین چرا این اسم رو انتخاب کردم برای پدیدهای که میخوام توضیح بدم.
نکته دوم: چیزهایی که مینویسم حاصل تجارب و افکار خودمه. اگر چیزی رو از جایی وام بگیرم حتما ریفرنس میدم.
شما اگر آدم امنی باشی، درک بالایی از روان دیگران داشته باشی و همزمان شنونده بدون قضاوتگری باشی یک خطر تو رو تهدید میکنه که باید حواست بهت باشه. اونم اینه که ممکنه چوبلباسی عاطفی بشی برای دیگران. اما این یعنی چی؟ به خاطر ویژگیهایی که گفتم، دوستان و اطرافیانت نقطه امنی رو پیدا میکنن که باهات مسائل و مشکلات زندگیشون رو مطرح کنند. تا اینجاش مسالهای نیست و اتفاقا باید جای خوشحالی داشته باشه اگر بتونی شنونده خوبی باشی و اگر کمک خواستن بهشون کمک یا راهنمایی (در حد فهم و تجربه خودت پیشنهاد بدی). منتهی مشکل زمانی برای تو بغرنج میشه که آدمها مسائل و غرهای پیش و پا افتاده یا حتی مسائل قبلی رو بدون اینکه به حرفات گوش داده باشن رو به صورت مکرر برات بیان میکنن. بعد از مدتی میبینی که فقط و فقط شریک چیزهای منفی زندگی اونا هستی و جایی در لحظات مثبت و پرامیدتر زندگیشون نداری (اونا حتی ممکنه اصلا حواسشون نباشه). اینجاست که مفهوم چوبلباسی عاطفی معنا پیدا میکنه. تو شبیه چوبلباسی شدی که آدمها -هر وقت حس درماندگی میکنند- بهت رجوع میکنند و غمها، پریشانیها، اضطرابها و مشکلاتشون رو آویزونت میکنند و بعدا هم برای برداشتنش هیچوقت برنمیگردند. سنگینی این لباسها تو رو اذیت میکنه و همزمان که میبینی آدمها دارن با لباسهای دیگه با افراد دیگه شادیها رو شریک میشن از خودت سوالهای بیجوابی میپرسی!
من فکر میکنم مفهوم روشنه الان ولی راهکار چیه؟
- اول اینکه به خودت افتخار کن آدم امنی هستی. اینو یادآوری کن به خودت چون افراد زیادی این ویژگی رو ندارن.
- ظرفیت عاطفی خودت رو بشناس. اینو بدون که چند تا لباس رو میتونی همزمان روی خودت جا بدی. این مقدار متغیره و الزاما ثابت نیست. گاهی ظرفیتت بالا و گاهی بسیار پایینه.
- اولویت داشته باش. به شخصه خانواده درجه اول و بعد دوستان نزدیک برام همیشه اولویت هستن. اما یه زمانهایی چوبلباسیت هنوز جا داره. پس کمک کن اگر میتونی. گاهی فقط شنونده بودن — شاید هم همیشه — کافیه.
- اگر در بازهای هیچ ظرفیتی نداری (چون خودت درگیر بحرانی هستی) اینو توضیح بده. مستقیم و بدون روتوش. مطمئن باش درکت میکنن. اگر نکنن یک جای کار میلنگه چون احتمالا تو قبلا نقشت رو ایفا کردی.
- اینو یادت باشه که تو هرگز شریک عاطفی همه نیستی. تو نباید حس درگیری در مسائل و مشکلات دیگران رو داشته باشی. تو کمک میکنی، اما نهایتا اونا باید مسئول اصلی باشن.
- از نظر من فهم غم و اندوه برای انسان ماندن ضروریه، اما آهنربای اون نباش.