نگاهی دقیق تر به غزل 145 از حسین منزوی
برای خواندن کامل غزل به لینک زیر مراجعه کنید:
مفهوم کلی غزل :
مفهوم کلی شناخته نشدن شاعرها (آنطور که باید) در دوران خود هست که از مصرع اول مشخصه به ذهن جهت میده
شاعر! تو را زین خیل بی دردان کسی نشناخت
اما شکوه این غزل در تلمیح ،تضمین و تصویرسازیهای پی در پی هست که از بیت ۶ شروع میشه به شکلی که هر بیت یادآور یک شاعر هست .
بیت 6 : گفتند این دون است و آن والا،تو را،اما / ای لحظه ی دیدار جسم و جان!کسی نشناخت
اشاره به بیت اول قصیده ای از سنایی غزنوی :
مکن در جسم و جان منزل که این دون است و آن والا / قدم زین هر دو بیرون نه، نه آنجا باش و نه اینجا
بیت 7 : با حکم مرگت روی سینه، سال های سال / آن جا، تو را در گوشه ی یُمگان، کسی نشناخت
یادآور ناصر خسرو قبادیانی که در یمگان درگذشت
بیت 8 : فریاد « نای »ت را و بانگ شکوه هایت را / ای طالع و نام تو نا هم خوان!کسی نشناخت
با استفاده از کلمه [نای] در مصرع اول یادآور مسعود سعد سلمان هست که در زندان نای زندانی بود و در مصرع بعد با گفتن [ای طالع و نام تو نا همخوان] بر این موضوع تاکید میکند.
بیت 9 : بی شک تو را در روز قتل عام نیشابور / با آن دریده سینهی عرفان،کسی نشناخت
اشاره به کشته شدن عطار نیشابوری توسط مغولها در نیشابور
بیت 10 : ای جوهر شعر تو، چون نام تو برّنده! / ذات تو را ای جوهر برّان! کسی نشناخت
اشاره به سیف فرغانی شاعر قرن ۷و۸ که سیف به معنی شمشیر زدن هست و خاصیت شمشیر برندگیست.
بیت 11 : روزی که می خواندی: مخور می، محتسب تیز است! / لحن نوایت را در آن سامان، کسی نشناخت
اشاره به بیتی از غزل حافظ :
اگرچه باده فرحبخش و باد گلبیز است / به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است
بیت 12 : وقتی که می کندند از تن پوستت را نیز / گویا تو را زان پوستین پوشان،کسی نشناخت
منظور عمادالدین نسیمی است که به خاطر اندیشههایش پوستش را از تنش جدا کردند.
بیت 13 : چون می شدی مخنوق از آن مستان،تو را ای تو / خاتون شعر و بانوی ایمان ! کسی نشناخت
به نظر میرسد شاعر با گفتن [خاتون شعر و بانوی ایمان] فروغ فرخزاد را به تصویر بکشد با توجه به کتاب شعر فروغ؛ایمان بیاوریم به آغاز فصلی سرد
بیت 14 : آن دم که گفتی: باز گرد ای عید! از زندان / خشم و خروشت را در آن زندان، کسی نشناخت
یادآور بیتی از فرخی یزدی :
سوگواران را مجال بازدید و دید نیست / بازگرد ای عید از زندان که مارا عید نیست
بیت 15: چون راز دل با غار می گفتی تورا، هم نیز / ای شهریار شهر سنگستان، کسی نشناخت
با اوردن ترکیب زیبای [شهریار شهر سنگستان] به شعری با همین نام از مهدی اخوان ثالث(م.امید) اشاره میکند.
بیت 16 : حتّی تو را در پیش روی جوخه ی اعدام / جز صبحگاه خونی میدان، کسی نشناخت
اشاره به خسرو گلسرخی که اعدام شد .
برای خوندن جزئیات بیشتر از این اشارات روی نوشته های آبی کلیک کنید :)))
ممنون که خوندین