استراتژی‌های بازاریابی دیجیتال شامل رسانه‌های اجتماعی، اینفلوئنسر مارکتینگ، بازاریابی محتوایی، ایمیل مارکتینگ، بهینه سازی موتور جستجو (SEO)، پرداخت به ازای کلیک (PPC)، بازاریابی پورسانتی (Affiliate Marketing) و موبایل است.
بیایید نگاهی عمیق‌تر به هر یک از این استراتژی‌ها بیندازیم:
۱. بازاریابی از طریق رسانه‌های اجتماعی
مصرف کنندگان امروزی به شدت به پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام، فیس بوک، لینکدین و اسنپ چت وابسته هستند. به همین دلیل ضروری است که برندها در این پلتفرم‌ها عضویت فعالی داشته باشند.
این آمارها را در نظر بگیرید:
· کاربران به طور متوسط حدود ۸ حساب کاربری در رسانه‌های اجتماعی دارند.
· به ازای هر نفر در روز به طور متوسط ۲ ساعت و ۲۲ دقیقه وقت صرف حضور در رسانه‌هایاجتماعی می‌شود.
· از ۵.۱۱ میلیارد نفری که موبایل دارند، ۳.۲۶ میلیارد نفرشان دارای حساب کاربری در رسانه‌های اجتماعی می‌باشند.
· مردم حدود ۱۵ درصد از زمان بیداری خود را صرف حضور و فعالیت در رسانه‌های اجتماعی می‌کنند.
پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی به بازاریابان این امکان را می‌دهند تا با روش‌های بی‌شماری به مشتریان بالقوه خود دست یابند. اول، تیم‌های بازاریابی می‌توانند از این کانال‌ها برای تبلیغات پولی و محتوای حمایت شده استفاده کنند. هر پلتفرم شرایط متفاوتی را برای تیم‌های بازاریابی دارد تا کمپین‌های تبلیغاتی پولی ایجاد کنند و کاربران را تقسیم بندی کنند تا این تبلیغات در بخش‌های مربوط به مخاطب هدف ظاهر شوند. در حالی که هر پلتفرم متفاوت است، اکثر آن‌ها دارای قابلیت‌هایی هستند که به تیم‌های بازاریابی اجازه می‌دهد تبلیغات را بر اساس مکان، عنوان شغل، علایق، سن و غیره نمایش دهند.
داشتن حساب کاربری در رسانه‌های اجتماعی همچنین راهی عالی برای تبلیغ محصولات به صورت ارگانیک برای دنبال کنندگان شما و تعامل با مصرف کنندگان می‌باشد. به احتمال زیاد، افرادی که برند شما را در رسانه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند در گذشته از شما خرید کرده‌اند لذا تعامل با آن‌ها در بستر رسانه‌های اجتماعی یا پاسخ دادن به سؤالات مربوط به خدمات مشتری راهی عالی برای اطمینان از تعامل مداوم با برند و پرورش تجربیات مثبت و وفاداری مشتری است.
تیم‌های بازاریابی می‌توانند از رسانه‌های اجتماعی برای ساختن برند خود و ایجاد صدایی استفاده کنند که می‌تواند آن‌ها را از سایر رقبا مجزا کند و موقعیت مناسبی را برای جذب دنبال کنندگان و اشتراک‌گذاری محتوای برند شما فراهم کند. به عنوان مثال، لحن تند و خنده دار وندی باعث محبوبیت فوق العاده آن‌ها در توییتر شده است و معمولاً لایک، ریتوییت و پاسخ به دست می‌آورند.
۲. اینفلوئنسر مارکتینگ
یکی دیگر از راه‌های مؤثر برای به کار گیری کانال‌های دیجیتال برای دستیابی به مخاطبان هدف، بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها می‌باشد. برندها می‌توانند با افراد مشهور، سایت‌ها یا افراد دیگری که در حوزه کاری خود متخصص به حساب می‌آیند و ارزش‌های مشابهی با برند شما دارند٬ همکاری اثربخشی داشته باشند. برندها می‌توانند با این همکاری به دنبال کنندگان این اینفلوئنسرها دست پیدا کنند. بسیاری از بازاریابان با اینفلوئنسر مارکتینگ به موفقیت چشمگیری دست یافته‌اند، به طوری که ۹ نفر از ۱۰ بازاریابان به این موضوع اشاره کرده‌اند که این بازاریابی مشابه یا بهتر از سایر کانال‌هایی است که استفاده می‌کنند. علاوه بر این، از هر ۲ زن، ۱ زن با تاثیر گرفتن از یک اینفلوئنسر تصمیم به خرید می‌گیرند.
۳. ایمیل مارکتینگ
کمپین‌های بازاریابی ایمیلی به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که با مشتریان بالقوه و مشتریان حال حاضر خود در ارتباط باشند و خبرنامه‌ها یا پیشنهادات سفارشی شده را بر اساس سابقه خرید قبلی آن‌ها یا براساس تعاملات با برند برای آن‌ها ارسال کنند. اگر فردی با چند مورد از نقاط تماس با برند شما تعامل داشته باشد٬ یک پیشنهاد با ۱۰ درصد تخفیف برای آن‌ها ارسال می‌شود که در نهایت ممکن است باعث ایجاد یک تبدیل شود. نزدیک به ۶۰ درصد از مصرف کنندگان می‌گویند که ایمیل در تصمیمات خرید آن‌ها نقش دارد. علاوه بر این، ایمیل‌های تراکنشی بیشتر توسط مشترکین باز می‌شوند.
۴. بازاریابی محتوا یا Content Marketing
بازاریابی محتوایی به تیم‌های بازاریابی اجازه می‌دهد تا در پاسخ به سوالات کاربران خود فعال باشند. تیم‌های بازاریابی محتوا، ویدیوها و سایر محتواها را برای پاسخ به سؤالات یا ارائه اطلاعات به مصرف‌کنندگان در طول سه مرحله سفر خریدار ارائه می‌دهند:
· مرحله آگاهی: خریدار متوجه نیاز خود می شودو
· مرحله بررسی: خریدار برای رفع این نیاز٬ به کسب اطلاعات و بررسی‌ها می‌پردازند.
· مرحله تصمیم گیری: خریدار در مورد محصول یا خدمتی که برای رفع نیازشان مناسب است تصمیم به خرید می‌گیرند.
به عنوان مثال، یک مصرف کننده ممکن است متوجه شود که برای انجام تمرین‌های خود در باشگاه به کفش های جدیدی نیاز دارد. تیم بازاریابی یک شرکت ورزشی ممکن است محتوایی در مورد ویژگی‌هایی یک کفش مناسب دویدن به شما ارائه دهد که شما با نگاه کردن به این محتوا، تشخیص می‌دهید که به یک جفت کفش مناسب جهت دویدن نیاز دارید که آن معیارها را برآورده کند. محتوای دیگری ممکن است محبوب‌ترین کفش‌های مناسب دویدن و مقایسه قیمت آن‌ها را به شما ارائه دهد. زمانی که شما در مورد این عوامل آموزش ببینید، تصمیم به خرید می‌گیرید. راهنمایی ارائه شده توسط برند در سراسر جهان احتمالاً منجر به خرید مشتریان از برند شما خواهد شد. بازاریابی محتوا معمولاً نسبت به سایر اشکال بازاریابی ارزان‌تر است، در حالی که تقریباً ۳ برابر مشتری بالقوه بیشتری را جذب می‌کند.
۵. بازاریابی بهینه سازی موتورهای جستجو (SEO)
بهینه سازی موتورهای جستجو اغلب با بازاریابی محتوا همراه است. هنگامی که مشتری کنجکاو است و در قسمت جستجوی موتورهای جستجو در حال کندوکاو برای خرید محصول مورد نظرش است، احتمالاً روی یکی از سه نتیجه اولی که در صفحه اول موتور جستجوی Google ظاهر می شود٬ کلیک می‌کند. با در نظر گرفتن این موضوع، تیم بازاریابی می‌خواهد اطمینان حاصل کند که مقاله و مطلب آن‌ها در بالای لیست نتایج ظاهر شود. این کار با بهینه سازی محتوا برای بهتر کردن تجربه کاربر و اطمینان از عمل کردن عناصر فنی انجام می‌شود تا خزنده‌های موتورهای جستجو بتوانند به راحتی این محتوا را پیدا و فهرست‌بندی کنند.
۶. پرداخت به ازای کلیک (PPC)
پرداخت به ازای کلیک شکلی از تبلیغات پولی است که به تیم‌های بازاریابی اجازه می‌دهد تا کاربران را به وب سایت خود هدایت کنند. بازاریاب‌ها تبلیغ‌های PPC را در وب سایت‌ها یا موتورهای جستجو مانند گوگل و مایکروسافت بینگ قرار می‌دهند و هر بار که روی تبلیغ کلیک می‌شود٬ مبلغی از بودجه تبلیغاتی کسر می‌شود. این تبلیغ‌ها اغلب در بالای صفحه نتایج جستجو ظاهر می‌شوند و معمولاً با پیشنهادات برای کلمات کلیدی خاص تعیین می‌شوند و این در حالی است که تبلیغات بنری در وب سایت‌ها معمولاً قیمت‌های مشخصی دارند.
۷. بازاریابی پورسانتی
بازاریابی پورسانتی شبیه به تبیلغ‌های ارجاعی است و شامل کار با افراد یا شرکت‌های خارجی و بر اساس توافق است٬ توافقی که طی آن٬ آن‌ها محصول شما را تبلیغ می‌کنند و در ازای هر فروشی٬ پورسانت دریافت می‌کنند. این راهی برای کاهش هزینه‌ها و برون سپاری برخی از کارهای سنگین تبلیغاتی است، با این حال باید این نکته را خاطر نشان کرد که جنبه منفی این نوع بازاریابی این است که شما شهرت برند خود را در دستان دیگری قرار می‌دهید، بنابراین این نوع بازاریابی اغلب به نظارت و ردیابی گسترده‌تری نیاز دارد.
نمونه‌ای از بازاریابی پورسانتی زمانی است که تبلیغی در یک پادکست یا برنامه رادیویی پخش می‌شود و کد تخفیفی برای شنوندگان ارائه می‌شود تا در هنگام خرید محصول از آن استفاده کنند.
۸. بازاریابی موبایلی
ابتکارات بازاریابی موبایلی می‌تواند شامل بسیاری از استراتژی‌های بازاریابی دیجیتالی ذکر شده در بالا باشد و معمولاً ترکیبی از پیام‌های متنی، رسانه‌های اجتماعی، ایمیل، پوش نتیفیکیشن و برنامه‌های تلفن همراه می‌باشد. اهمیت بازاریابی موبایلی در حال افزایش است، زیرا پیش بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۴، تعداد خریداران موبایل به ۱۸۷.۵ میلیون کاربر افزایش یابد.
برای همراهی بنده در لینکداین بر روی لینک زیر کلیک کنید.
محسن فکور - کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی
