
بیایید روراست باشیم.
مدرک دانشگاهی؟ دیگر تضمینکننده نیست.
تخصص فنی بالا؟ هوش مصنوعی (AI) دارد به سرعت نور یاد میگیرد.
سختکوشی؟ کارگرهای معدن سختکوشترین آدمهای دنیا هستند اما لزوماً ثروتمندترین نیستند.
پس "حلقه گمشده" چیست؟
تصور کنید دو نفر همزمان وارد بازار کار ایران میشوند:
نفر اول:
نابغهای است که بهترین کدها را میزند یا زیباترین طرحها را میکشد، اما گوشه اتاقش نشسته و منتظر است کسی کشفش کند.
نفر دوم:
تخصص متوسطی دارد، اما بلد است چطور خودش را پرزنت کند، شبکه سازی کند و داستانِ ارزشِ کارش را تعریف کند.
آمار و تجربه بازار کار ایران به ما میگوید که ۵ سال بعد، نفر دوم به احتمال ۹۰٪ مدیر یا کارفرمای نفر اول است.
اگر قرار باشد تمام کتابهای موفقیت را دور بریزیم و فقط یک مهارت را نگه داریم، آن مهارت «ارتباطات موثر و داستانگویی» (Storytelling & Communication) است.
چرا؟ در ادامه با دلیل و مدرک به شما میگویم.
وارن بافت، یکی از ثروتمندترین مردان تاریخ، یک جمله معروف دارد که باید با طلا نوشت:
«تنها یک راه آسان وجود دارد که همین حالا ۵۰ درصد به ارزش خود اضافه کنید: مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنید (هم نوشتاری و هم گفتاری). اگر نتوانید ارتباط برقرار کنید، مثل این است که در تاریکی به یک دختر چشمک میزنید! هیچ اتفاقی نمیافتد. شما میتوانید تمام هوش دنیا را داشته باشید، اما باید بتوانید آن را انتقال دهید.»
در بازار کار ایران، تخصصِ شما «کالا» است و مهارت ارتباطی شما «ویترین». بهترین کالای دنیا در یک زیرزمین تاریک، مشتری نخواهد داشت.
چتجیپیتی (ChatGPT) میتواند برای شما مقاله بنویسد، کد بزند و حتی تحلیل مالی کند. اما یک چیز را نمیتواند انجام دهد:
ایجاد اعتماد انسانی.
در جلسات مذاکره، در جذب سرمایهگذار برای استارتاپ، یا وقتی میخواهید رئیستان را قانع کنید حقوقتان را زیاد کند، شما به «همدلی»، «لحن» و «قدرت متقاعدسازی» نیاز دارید.
ماشینها اطلاعات میدهند.
انسانها داستان میگویند.
و پول همیشه به سمت بهترین داستانگو میرود.

در ایران، خیلی وقتها میشنویم که "رابطه مهمتر از ضابطه است". بیایید از زاویه مثبت به آن نگاه کنیم.
رابطه یعنی چه؟ یعنی Networking.
شما با یادگیری پایتون یا فتوشاپ، با کامپیوتر ارتباط میگیرید. اما با یادگیری مهارت ارتباطی، با آدمها وصل میشوید.
یک متخصص ارتباطات:
در لینکدین بهتر دیده میشود.
در مصاحبه شغلی، ضعفهای فنیاش را با اعتماد به نفس میپوشاند.
مشتریهای ناراضی را به طرفداران وفادار تبدیل میکند.
یادگیری این مهارت کلاس رفتن نمیخواهد، تمرین روزانه میخواهد. از همین امروز این ۳ تمرین را شروع کنید:
هر وقت خواستید ایده یا تخصصتان را توضیح دهید، فرض کنید برای مادربزرگتان حرف میزنید. اگر او نفهمید شما چه کارهاید، یعنی ارتباط شما ایراد دارد.
آلبرت انیشتین میگوید: "اگر نتوانید چیزی را به سادگی توضیح دهید، یعنی خودتان هم آن را خوب نفهمیدهاید."
نوشتن در ویرگول، لینکدین یا حتی توییتر، تمرینِ نظم دادن به فکر است. کسی که خوب مینویسد، خوب هم حرف میزند. روزی ۱۵ دقیقه افکارتان را مکتوب کنید.
ارتباط موثر فقط "خوب حرف زدن" نیست؛ "خوب شنیدن" است. در مکالمات بعدی، سعی کنید ۸۰٪ بشنوید و ۲۰٪ حرف بزنید. معجزه میکند!
دنیای کسبوکار دیگر جای رباتهای انسانی نیست که فقط کار میکنند. دنیا متعلق به کسانی است که میتوانند الهامبخش باشند.
مهارت فنی سقف درآمد شما را تعیین میکند، اما مهارت ارتباطی آن سقف را میشکند و شما را به آسمان میبرد.
پس اگر امروز میخواهید روی چیزی سرمایهگذاری کنید، قبل از خریدن یک دوره تخصصی جدید، روی "صدای خودتان" سرمایهگذاری کنید.