گاهی حواسمان نیست و بالهای پرندهای که به ما پرواز را هدیه میدهد میشکنیم!
پرندهای که اسمش را پرندهی زندگی گذاشتهام.
پرنده زندگی هم پرندهایست مثل میلیونها پرنده دیگر؛ ولی این پرنده از گرسنگی به تو پناه نمیآورد!
چرا که در کوه و بیابانها و دریاها سفرهی رنگینتری دارد.
شاید این پرندهیِ وحشیِ زندگی در جستجوی عشق در مسیر تو قرار گرفته است و در مدار دوستداشتن دور تو میچرخد.
آسمان آبی جولانگاه اوست و زندگی را در همپرواز اَبدی میجوید.
پرنده وحشی رؤیای پرواز تا دوردستها را دارد و میخواهد با یک همراه تا بینهایت آسمان آبی پرواز کند.
اگر رؤیای پرواز نداری، بالهایش را نشکن. شکستن بالِ پرواز پرنده همانا کشتن اوست. پرنده، خزنده نیست و بدون پرواز میمیرد.
اهل پرواز نیستی، اسیرش نکن.
جُرم تو، کُشتن پرنده وحشی نیست. تو آسمان را از او گرفتی.
- وحشی زَرَقی
راه پرواز از زمین میگذرد و در آسمان گم میشود.
خوشبخت کسی است که بال پرواز و راه پرواز و همپرواز خود را بیابد و با او تا بینهایت آسمان آبی پرواز کند.