ثبت ساعت مطالعه و گزارش کار نویسی بهترین روش برا جلوگیری از بی نظمیه درسته به مذاق خیلی ها ممکنه خوش نیاد ولی تو این مسیر باید همه بخش هاش رو به جون بخرین ، حتی اونایی که سخته و خوشتون نمیاد ،من خودم به شخصه به تک تک این اشتباه ها درس پس دادم و فهمیدم نبود گزارش نویسی یه اسیبه برای من در مسیر رسیدن به اهدافم و درست گزارش نوشتن یه مکافات دیگه است چون با گزارش نویسی امار کارهای خودمون دستمون میاد که ما قراره در روز چقدر مطالعه کنیم ، چی بخونیم، برا هر درس چند ساعت اختصاص بدیم ، چنتا تست بزنیم و الی اخر…
سوالیه که ممکنه برای اکثر بچه ها پیش بیاد پس،بیایین بیایین همه چی رو براتون روشن کنم
برای تویی که اینجایی واجبه که مقاله افزایش ساعت مطالعه رو هم بخونی.
اهمیت نوشتن گزارش کار برای چیه ؟
اولین اهمیت نوشتن گزارش کار بررسی روند تغییرات گذشته ست بچه ها،یعنی همون بررسی کمی. می تونین با بررسی روند های تغییر ساعات مطالعاتی تون مجموع تست ها و هرچیزی که ثبت می کنین، وقتایی که درس نخوندین و بشناسین و باهاشون درگیر بشین!
حرف که باد هواست،بیایین ببینیم ، برای عملی کردن این پیش فرض باید چیکارا کنیم؟
۱-نوشتن ساعات درسی و مجموع تست ها در گزارش کار واجبه
این کار رو باید باید روزانه انجام بدین،اوایل بنظر من اینکار بی معنی میومد،باخودم میگفتم خب که چی؟ من که میدونم چی خوندم، چیکار کردم،چرا باید دوباره بنویسم، اما بعدا دیدم خیلی وقتا فقط توهم درس خوندن میزدم اصلا نمیدونستم چندتا تست زدم! صرفا ساعات رو سپری میکردم و ادای درس خوندن درمیاوردم..اما بعدش که از خواب غفلت بیدار شدم و گزارش گار نویسی رو در راس کارهام گذاشتم، حتی تراز ازمونی اون درس و درصدم رو هم اون بغل مینوشتم تا بتونم خودم رو مقایسه کنم
۲-ثبت روند کیفی در گزارش نویسی بترکون
با بررسی کیفیت عملکرد خودم و تغییرات کیفی برنامه ام،وقتایی که تلاش بیشتر لازم داشت پیدا میکردم،یعنی میفهمیدم تو چه تایمی میتونستم چقدر بخونم اما نخوندم، خب چطوری میفهمیدم؟ علم غیب داشتم؟ خیر این نتیجه گزارش کار نویسی هست برای همین منبع تست هام رو مینوشتم(اسم کتاب) و درصد پاسخگویی به تست ها،من حتی وقتی تو خونه هم تست میزدم با نمره منفی درصد میگرفتم که ببینم چند چندم با خودم ! و حتی مدت زمانیکه طول کشیده من تست هارو بزنم رو مینوشتم
۳-گزارش کار نویسی حتی تو تنبلی ها هوات رو داره
یه زمان هایی تو دوران کنکور بودن که نمی رسیدم یه درس یا مبحث رو بخونم، یا خیلی کم کاری میکردم و فرصت پیشرفتم رو از خودم میگرفتم، و از دست اون درس فرار میکردم! اما میدونستم این درس بیخ ریش صاحبش که من باشم،میمونه پس تو گزارش کارم مینوشتم که، هفته بعد درنظر بگیرم..
برای اینکار باید کاملا به برنامه راهبردی آزمون مسلط باشین که بتونین جابجا کنین و عقب موندگی هارو جبران کنین؛ بدونین که کی قراره دوباره تکرار بشن و ایستگاه جبرانی داشته باشین…همه اینا دارن بهتون میگن که چرا باید گزارش کار بنویسین، پس چرا ایمان نمیارین؟؟کی دیگه می خواین ایمان بیارین ؟
مقاله برنامه ریزی من رو هم بخون پر نکته است برات
4-برنامه ریزی و مقایسه
این ک شما درس می خونین و دفتر برنامه ریزی تونو پر می کنین خیلی مهمه؛ میتونین دفتر برنامه ریزی بگیرین و بنویسین، ولی این که ببینین رقیباتون دارن تو همون روز چه قدر درس می خونن می تونه تو سرعت درس خوندن و حتی نحوه استفاده کردن شما از وقتتون تاثیر بذاره.
همین اول بگم اقااا قرار نیست کسی استرس بگیره یا خودشو با بقیه مقایسه کنه، ریلکس باشین ولی اینو می دونم خیلی از شما مثل پارسالِ من ی وقتایی اگ بدونین رقیباتون دارن چقدر درس می خونن سعی می کنین بیشتر درس بخونید…
چه چیزایی باید تو گزارش کار نوشته بشه ؟
۱-ساعت بیداری و خواب
قبل از اینکه برنامه کنکوری دقیق داشته باشم، اول باید به برنامه زندگیم نظم میدادم. باید خوب میخوابیدم که طول روز وقتی دارم درس میخونم بی حال و کسل نباشم و هی خوابم نیاد پس ساعتی که میخوابیدم و بیدار میشدم رو هم مینوشتم که بدونم چند ساعت خوابیدم۸ -۷ ساعت خواب، خوب و کافیه.پس حواست به تا دیر وقت تو گوشی بودنت باشه !
۲-تعداد تست ها
تعداد تست هایی که می زدم رو مینوشتم،برای خودم مشخص میکردم که امروز باید چندتا تست اختصاصی بزنم و چند تست به صورت آموزشی بوده و چند تست مهارت و تسلط،برای مسلط شدن رو هر مبحثی، باید میانگین تست زنی شما در هر هفته بیشتر و بیشتر بشه
۳-زمان کلی مطالعه
دقیق مینوشتم که در روز چقدر زمان گذاشتم و چقدر از این زمان مفید بوده. منظورم اینه که چقدر خالص درس خوندم. بچه های دوازدهم، حتما تایمی که برای دروس عمومی و اختصاصی میذارین رو هم مشخص کنین و حواستون به پرسش های شفاهی و تکالیف مدرسه باشه. درکنار همه اینا باید حواستون به کنکورتون باشه و صداشو درنیارین
۴-عوامل منفی و زمان گیر
هر چیزی که باعث میشد زمان زیادی براش بذارم و درواقع وقت تلف کنم ،مثلا یهو به خودم میومدم،میدیدم دارم ویدیو آرایشی یا فان میبینم، رو مینوشتم و علامت میزدم..اون علامت ها بهم یاداوری میکرد که چقدر وقت از دست دادم!
۵-افکار مزاحم
هر فکری که به ذهنم میومد و باعث میشد حس خوبی نداشته باشم و استرس بگیرم و فکر کنم قبول نمیشم و پشت کنکور میمونم رو زود مینوشتم. نوشتن به ذهن شما یاد میده که ازش دوری کنه و ذهنتون شرطی میشه و از دست این افکار خلاص میشین.
۶- جزییات
هر درسی رو میخوندم، با جزئیات یادداشت میکردم مثلا بهجای اینکه فقط بنویسم ریاضی، مینوشتم درس۲ تابع دوازدهم هرچی دقیقتر مینوشتم بیشتر بهم کمک میکرد و متوجه سرعت پیشروی پایینم توی یه سری از درسا میشدم و برعکس
۷-ثبت روزای بمبی
بعضی روزا پیش میومد که جوگیرانه درس میخوندم ، این روزهارو رو دقیق برای خودم ثبت میکردم ولی بولد نمیکردم، تا یه وقت باخودم فکر نکنم میتونم کم کاری کنم چون قبلا خیلی زحمت کشیدم!
⚠️اگه مشاور دارین توجه تون رو بدین اینجا لطفا :
۱-تحت هر شرایطی گزارش کار رو بفرستین حتی اگه نخونده باشین!
۲-همه بخش های گزارش کار رو پر کنین(بچه هایی که دفتر برنامه ریزی دارین)
۳-ادامه بدین و کم نیارین! همیشه مرتب گزارش بدین
۴-حتما گزارش کارتون رو تو یه ساعت ثابت و از قبل تعیین شده بفرستین که مشاورتون بدونه کی باید به گزارش شما جواب بده و تحلیل کنه،یه چیز دیگه که باید خیلی حواستون باشه تاکید مشاور روی گزارش کاره! پیگیر بودن یه مشاور یعنی همین که مرتب ازتون گزارش کار بخواد، گزارش کارتون رو تحلیل کنه، نقاط قوت و ضعفتون رو بگه، با گزارش روزهای قبل مقایسه کنه و حواسش به روند افت یا پیشرفتتون باشه و حتما حتما مباحثی که مطالعه و تستشون رو به برنامه نرسوندین رو برای هفته بعد بذاره. (اگر مشاور نداری خودت حواست به همه اینا باشه)
یادت باشه :استمرار کلید موفقیته
یه درد مشترکی که بین اکثر دانش آموزا وجود داره هم اینه که اگر یه روز به برنامه نرسیده باشن یا اصلا هیچی درس نخونده باشن یهو از جهان هستی خارج میشن ،هرچی ام مشاور پیام بده که گزارشت کو نمیان چیزی بگن،چرا ؟ چون دوست نداره بیاد بگه صفر ساعت خوندم!
در صورتی که یکی از فواید گزارش دادن همینه! که تو از خودت خجالت بکشی و بعد چندبار تکرار شدن این اتفاق حواست باشه ساعت مطالعه و تعداد تست هیچوقت از یه حدی پایین تر نیاد. پس هروقت تنبلی کردی ام حتما گزارشتو ثبت کن،گریزی به مورد اوله
جدا از این موضوع، اگر مشاور داری باید حتمااا هرشب براش گزارش ارسال کنی؛ تا وقتی مشاور ندونه تو داری با اون برنامه ای که برات فرستاده چیکار میکنی و اصلا روندت چطوریه، چجوری میتونه بهت کمک کنه؟
باشه؟مرسی
۵- گزارش کار رو توی کاغذ باطله ننویسین
اینارو مرتب توی یه دفترچه بنویسین که بتونین مقایسهشون کنین. علاوه بر این، از اونجا که مغز ما بسیار نتیجه محوره، چندماه که از استارت مطالعهتون میگذره با خراب کردن اولین آزمون، به خودتون میگین من هیچی نخوندم، هیچ کاری نکردم و دیگه نمیرسم جمعش کنم! اونجاست که گزارش هایی که این مدت ثبت کردین و نگه داشتین به کارتون میاد تا بتونین روحیهتونو حفظ کنینو روحیه تون رو بالا نگه دارین.
۶-راستش رو بگین?
و اما تعهد برای اغلب مون پیش اومده زمانی که هدف ها و مسیرهایی که رفتیم رو نگاه میکنیم، دوهزاریمون میوفته که هدف اصلی رو فراموش کردی، بعد فکر میکنیم که اگه به برنامههامون متعهد بودیم چقدر پیشرفت میکردیم و جلو بودیم تقریبا همه مون میدونیم که برنامه ریزی و عمل بهش چقدر تاثیر مثبت داره و مارو به هرچیزی که میخواییم میرسونه اما، نمیدونیم چطور باید به برنامههامون تعهد داشته باشیم ودست بردار نباشیم
اما عدم تعهد به برنامه از کجا نشات میگیرد؟
۱. کمبود اعتماد به نفس
من از کسایی بودم که اعتماد به نفس کافی نداشتم و ذهنم نمیتونست کاملا به دنبال کردن هدف و برنامه ام متمرکز بشه بخاطر همین با گفتن” نمیتونم” کلا خودم رو راحت کرده بودم!!
ولی خب،یاد گرفتم خودم رو قبول داشته باشم و بیشتر به خودم فشار بیارم،کم کم دیدم که دارم پیشرفت میکنم..پس فهمیدم یه خبرایی هست و انگار منم میتونم
۲. ترس از شکست
با اینکه برنامه داشتم و بهشون عمل هم میکردم ولی ته دلم یه ترس و استرس کوچولویی داشتم، که نکنه نشه؟ نکنه نتونم؟دلیلش ، تجربههای بد گذشته و ترس از شکست بود. در واقع وقتی اون فکرا به سرم میومدن بخاطر ترس از شکست دوباره، ترجیح میدادم کلا بیخیال بشم!! ولی خیلی زود فهمیدم که اتفاقا برعکسه، وقتی میترسی باید سمج تر از قبل باهاش روبرو بشی و بهش نشون بدی که تو میتونی
۳. نداشتن علاقه کافی
فرقی نمیکنه برنامهای که تنظیم کردین چیه!! وقتی دوست نداشتم درس بخونم هر روز یه بهونه پیدا میکردم که نخونم و هی امروز و فردا میکردم..اما فهمیدم که درس خوندن باید جزئی از زندگیم باشه و بهش عادت کنم و شروع کردم به درس خوندن و دوست داشتنش
۴. عدم خود شناسی
خودشناسی نقطه شروع تعهد به برنامهها است، وقتی خودم رو شناختم یعنی ویژگی های شخصیت مطالعاتی خودم رو شناختم،تونستم برنامه رو متناسب باخودم بنویسم، جوری که بتونم بهش عمل کنم،برنامه فضایی به خودم نمیدادم! وقتی میتونستم به کل برنامه عمل کنم،یه حس رضایتی به من دست میداد که نگو
۵. جدی نگرفتن برنامهها.
وقتی مسئولیتپذیر نباشین وبه اندازه کافی جدی نباشین هرچقدر هم درست و اصولی برنامه بریزین،هیچ کاری نمیتونین بکنین،ولی من دختر مسئولیت پذیری شده بودم و به درس خوندن به چشم وظیفه نگاه میکردم و به نحواحسن انجامش میدادم
و در اخر،بچه ها جونم، برنامه ریزی و عمل بهش، گزارش کار مرتب و مهم تر از اون تعهد به برنامه تون، از چند رکن اصلی موفقیت تو کنکورتون هستن..حواست باشه رفیق❤️