با کمک قوه تخیل ذهن، به هوس و اشتیاق شکل، فرم و عمل داده میشود. تنها محدودیت ما، در حد معقول، در توسعه و استفاده از تخیل ما قراردارد. ما هنوز به اوج توسعه در بهره گیری از تخیل نرسیده ایم.
تخیل به دو شکل، تخیل ترکیبی و تخیل خلاق عمل میکند.
تخیل ترکیبی
از طریق این قوه ذهنی می توان عقاید، مفاهیم و طرحهای قدیمی را در ترکیبات جدید قرار داد.
تخیل ترکیبی با استفاده از اطلاعات کسب شده از طریق تجربه، آموزش و مشاهده ای کار می کند
که به آن خورانده می شود.
تخیل خلاق
ارتباط مستقیم ذهن محدود بشر با ذات لایتناهی است.
قوه ای که با آن «شهودها» و «الهام ها» دریافت می شود.
از طریق این قوه است که ارتعاشات فکری اذهان دیگران دریافت می شود.
و با اذهان ناخودآگاه دیگران ارتباط برقرار می کند.
این قوه فقط زمانی عمل می کند که سرعت ارتعاش ذهن خودآگاه بسیار زیاد باشد، مانند زمانی که ذهن ناخودآگاه به واسطه میلی شدید تحریک شده باشد. تخیل خلاق، به نسبت رشد آن، از طریق به کارگیری، نسبت به ارتعاشات مربوط به منابع مذکور هوشیارتر و پذیراتر میشود. در واقع، هر دو قوه ترکیبی و خلاق تخیل، در اثر بکارگیری هشیارتر می شوند. شادی قوه تخیل شما به علت بیتحرکی ضعیف شده باشد، ولی این قوه نمیمیرد.
اشتیاق، فقط یک فکر مبهم و گذرا است. انتزاعی است و هیچ ارزشی ندارد تا زمانی که به معادل فیزیکی خود تبدیل شود در حالی که تخیل ترکیبی تخیلی است که در روند تبدیل تکانه اشتیاق به ثروت بیشتر از همیشه مورد استفاده قرار میگیرد. شما باید به خاطر بسپارید که ممکن است با اوضاع و شرایطی مواجه شوید که به کارگیری تخیل خلاق را هم بطلبد.
توجه خود را به توسعه تخیل ترکیبی متمرکز کنید. تبدیل تکانه ناملموس اشتیاق به واقعیت ملوس ثروت مستلزم به کارگیری یک یا چند برنامه است. این برنامه ها باید با کمک تخیل، و بیشتر تخیل ترکیبی، شکل بگیرند.
با آماده کردن برنامه خود به اشتیاق غیرعینی خود، شکل عینی بخشیده اید. لحظه ای که بیانیه اشتیاق خود و برنامهای برای تحقق آن را بصورت کتبی درآوردید، اولین گام از مجموعه گام هایی را برداشته اید که شما را قادر میکند آن فکر را به معادل فیزیکی اش تبدیل کنید. تا وقتی که مدتی طولانی شاگرد ذهن نبوده باشید، نباید انتظار داشته باشید تمام چیزهایی را که در مورد تخیل در این کتاب گفته شده است را با یک بار خواندن درک کنید. هر تفکری که بتوانید بیافرینید و به اندازه کوکاکولا ارزشمند، بی عیب و نقص باشد امکان سابقه ی شگفت انگیز این نوشابه جهانی را دارد.
افکار همان شرایط هستند و حوزه عمل آنها خود جهان است.
تفکرات میتوانند از طریق قدرت یا هدف معین، به اضافه طرح های معین، به پول نقد تبدیل شوند. ثروت وقتی به مبالغ هنگفت میرسد،به هیچ وجه نتیجه تلاش سخت نیست. ثروت، در پاسخ به تقاضای صریح و براساس اجرای اصول صریح، نه با شانس و اقبال میآید.
تفکرات قیمت استاندارد ندارند، آفرینندگان تفکرات قیمتی خاص خود تعیین میکنند، و اگر زرنگ باشند، آن را کسب میکنند. داستان هر ثروت کلانی، با روزی شروع میشود که یک آفریننده تفکر و یک فروشنده تفکر با هم نشسته اند و با مسالمت کار کردهاند. اشخاصی که تفکرات را میآفرینند و مردانی که تفکرات را اجرا میکنند و خود و دیگران را ثروتمند میکنند. رسیدن به هدف یک وسواس فکری و اشتیاق سوزان نیاز دارد که بتواند ناامیدی، یأس، شکست موقت، نکوهش و ملامت دائمی و اتلاف وقت را پشت سربگذارد.
تفکرات اینگونه اند. اول شما به آنها حیات، عمل و راهنمایی میدهید، و آنگاه آنها برای خود قدرتی پیدا میکنند و همه مخالفت ها را کنار میزنند.
موفقیت نیاز به توضیح ندارد. شکست هیچ عذری را جایز نمی شمرد.
اگر نیاز شما به علم تخصصی بیشتر از آن مقداری باشد که توانایی و استعداد کسب آن را دارید و اگر این حقیقت داشته باشد، میتوانید با همراهی افراد متخصص نقص را برطرف کنید. انباشتن ثروت های کلان مستلزم قدرت است، و قدرت از طریق اطلاعات تخصصی ای بدست میآید که به شدت سازمان یافته و هوشمندانه هدایت شده باشند. ولی آن اطلاعات به طور لزوم نباید در اختیار خود شخص باشد. علمی که نتوان از آن برای بدست آوردن هدفی شایسته استفاده کرد ارزشی ندارد. این یک دلیل است که چرا مدارک دانشگاهی ضامن حرفه های موفق نیستند. مهم نیست چه شغلی داشته باشید.
راه موفقیت، تعقیب مداوم دانش است. هم موفقیت و هم شکست، تا حد زیادی نتایج عادت هستند.
ارتباط نزدیک با شخصی که از سازش با شرایطی که دوست ندارد امنتاع میکند، سرمایه ای است که هرگز نمیتوان آن را با مقیاس پول سنجید. کسب مهارت به منظور کسب برتری در یک رشته، منحصر به افراد در تجارت نیست. اگر مصمم باشیم به اهداف خود دست مییابیم، نه سن و نه تردید دیگران نمیتواند مانع ما شود. ولی عزم، فقط گام اول است. باید با کار سخت، ورزش جسمی و ذهنی هر چه که برای رساندن ما به عملکرد عالی لازم است، دنبال شود.
سطح پایین، مکانی خسته کننده، یکنواخت و بی ثمر برای هر شخص است. برنامه ریزی مناسب میتواند شروع های سطح پایین را دور بزند و فرصت های مناسب را پیدا کند.