تمایز

کلمه ای که با همون اولین دیدار خیلی خوشم اومد ازش ،کلمه ای که معنی عمیقی توی خودش جا داده چیزی که تقریبا تو دنیای امروز داره کمرنگ میشه .

اگر نگاه به دور و اطرافمون کنیم میبینم همه یه جورایی شبیه بهم شدن چرا ؟خوب چون از رو دست هم نگاه می کنن و زندگی می کنی بدون توجه به اینکه راه زندگی خودشون دقیقا چیه .

یعنی میدونی تو دنیای امروز و با تکنولوژی هایی که داریم همه چی خیلی حاضر و آماده تحویل ما داده میشه که تنها کافیه یه کلیک کنیم ، کافیه سرچ کنیم بهترین کتاب سال و با دیدن دو سه تا اسم کتاب مطمئن بشیم بهتر از این ها وجود نداره .

یعنی میدونی ما دیگه تلاش نمی کنیم خودمون چیزی رو کشف کنیم ،حاضریم همون راهی رو که همه میرن ماهم بریم چرا؟خوب چون ریسکش کمتره همه به یه جایی رسیدن خوب ماهم به همون حد راضی میشیم .

تو دنیایی که کتاب خوندن یا نوشتن رو گاهی از سربیکاری یا دل خوش میدونیم پس طبیعیه که فکر کنیم اگر روزی این دو تو برنامه ی ما قرار بگیرند مانع از موفقیت ما میشند.

اما ناغافلیم چون نمیدونیم برای مفید بودن برای بهتر بودن برای خلاق تر بودن در کارمون نیاز به مطالعه داریم ،اینکه آدم بهتری باشیم هم بازهم نیاز به خوندن و نوشتن داریم .

برای اینکه تمایز داشته باشیم و همرنگ تمام آدم ها نباشیم بازهم نیاز به مطالعه ،مشاهده و نوشتن داریم .

خلاقیت محصول خوندن و نوشتن و وقتی خلاق باشیم این یعنی تمایز داشتن .

حالا دارم به این فکر می کنم تو این سال برای داشتن اولین کشف خودم به شهرکتاب برم و با شجاعت دنبال کتاب زندگی خودم بگردم ،کتابی که میتونه تماما برای من خوب باشه نه دیگری .