گاهی اوقات تو زندگی یه اتفاقاتی با آدم های متفاوت مشابه میوفته تا به تو درس یاد گرفته نشده رو گوشزد کنن و این انقدر تکرار میشه که تو جایی به خودت بیای و ببینی زندگیت افتاد رو ریتم تکرار رو یه چرخه سمی که هی تکرار میشه و خبر خوب اینکه اون لحظه ای که پی به تکرار ببری اون چرخه از حرکت می ایسته و همونجا متوقف میشه اگر تو به روند درست ادامه بدی .
تمام حرف من اینکه یک اشتباه رو دوبار انجام نده ،یکبار اشتباه کردی اصلا مسئله ای نیست از اون قضیه فرار نکن سردربیار که چرا چی باعث شده .میدونی گاهی اوقات آدم وقتی یه اشتباهی انجام میده بعدش فقط میفهمه اون یه اشتباه بوده ولی تمام قضیه این نیست تا وقتی ندونی چرا اون اشتباه رو انجام دادی تا وقتی کشف نکنی دقیقا علت از کجا بود یا دقیق تر بگم از اون اشتباه درس نگرفته باشی تو بازهم اون اشتباه رو تکرار می کنی اونقدر این قضیه تکرار میشه که تو جایی به خودت بیای این قطعات پازل رو کنارهم قرار بدی و با خودت بگی دلیل این همه تکرار چیه ؟