کایا با بازی جذابِ خانم دیزی ادگار جونز احساساتِ همزاتپندارانه بسیاری را در انسان بیدار میکند و روی مرز عشق و نفرت به خوبی قدم برمیدارد. دوربین کارگردان حرف میزند و امبیانس (موسیقی، نور و…) وجودش را با نگاهی شاعرانه به اثبات میرساند. فیلم حتی بوی خوشِ کایا و دنیایش را در ذهن من پرورش داد.
خانم جونز ( کایا )جمعهراسی را خوب بازی کردند. سوشال فوبیا نوعی اضطراب است که با ترس و اضطراب شدید در موقعیتهای اجتماعی شناخته میشود و حداقل بخشی از فعالیتهای روزمره شخص را مختل میکند.
کایا یک دختر جوانِ باهوش، جذاب و مدبر است که در نزدیکی مرداب کارولینای شمالی بزرگ میشود. کیا که در اوایل دهه ۱۹۵۰ توسط والدین و خواهر و برادرهای بزرگترش رها شده بود، یاد میگیرد که به تنهایی زنده بماند. به او توسط دوستش تیت واکر خواندن و نوشتن آموزش داده میشود و کیا عاشق او میشود اما وقتی تیت به کالج میرود او را فراموش میکند.
۵ سال بعد او با مرد دیگری آشنا میشود بنام شیث و در اینجا میگوید صدف قلبم دوباره بعد ۵ سال باز شد.
مشکل عمده کایا ترس اجتماعی ست.
اضطراب اجتماعی یک اختلال بسیار ناتوانکننده ست که میتواند بسیاری از جنبههای زندگی فرد را مختل کند. در موارد شدید، اضطراب اجتماعی میتواند کیفیت زندگی فرد را به شکل چشمگیری کاهش دهد. بعضی از مبتلایان ممکن است هفتهها از خانه خارج نشوند یا از بسیاری موقعیتهای اجتماعی مانند موقعیتهای شغلی و تحصیلی خود صرف نظر کنند.
حتی فیگورهای جسمیش نیز با این اختلال هماهنگ بود. علائم جسمیِ این مسئله که معمولا همراه اضطراب اجتماعی هستند شامل سرخ شدن، تعریق زیاد، لرزش، تپش قلب، احساس دل آشوب و لکنت زبان میشود.