ویرگول
ورودثبت نام
نوربین
نوربین
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

مرد نکونام نمیرد هرگز

امروز که گذشت، اول اردیبهشت، روز بزرگداشت مقام سعدی بود. از پست‌های اینستاگرام متوجه‌اش شدم. گویا هرساله مراسمی هم برگزار می‌شود. در جایی، دیگران بیت‌های مورد علاقه‌شان را نوشته بودند. خواندن این تک‌بیت‌ها لذت‌بخش بود و بسیار خواندنی. می‌خواهم چند تایی را که بیشتر دوست دارم، اینجا بنویسم تا برای خودم و شاید دیگری، ماندنی شود. برای ما که خیلی اوقات حوصله خواندن شعر بلند نداریم.

بیست بیت از عالیجناب سعدی، به انتخاب خودم:


1- دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد؟ ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد

2- سعدی! چو جورش می‌بری نزدیک او دیگر مرو ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را

3- به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن که شبی نخفته باشی به درازنای سالی

4- چو روزگار نسازد، ستیزه نتوان برد ضرورتست که با روزگار درسازی

5- چه اندیشی از خود که فعلم نکوست؟ از آن در نگه کن که توفیق اوست

6- صراف سخن باش و سخن بیش مگو چیزی که نپرسند تو از پیش نگو

7- عمری دگر بباید بعد از وفات ما را کین عمر طی نمودیم اندر امیدواری

8- به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

9- من آن نیم که حلال از حرام نشناسم شراب با تو حلال است و آب بی‌تو حرام

10- سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین بشکست قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

11- آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم سیر نمی‌شود نظر بس که لطیف منظری

12- قیامت می‌کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن مسلم نیست طوطی را در ایامت شکرخوانی

13- پرتو نور روی تو، هر نفسی ز هر کسی می‌رسد و نمی‌رسد نوبت اتصال من

14- تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

15- در کوی تو معروفم و از روی تو محرومم گرگ دهن آلوده یوسف ندریده

16- ترسم چو بازگردی از دست رفته باشم وز رستنی نبینی برگور من گیاهی

17- مقدار یار همنفس چون من نداند هیچ کس ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را

18- این مدعیان در طلبت بی‌خبرانند کانرا که خبر شد خبری باز نیامد

19- هرچند گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش می‌گویم و بعد من گویند به دوران‌ها

20- مرا خود با تو چیزی در میان هست وگرنه روی زیبا در جهان هست


سعدیشعرادبیاتکتاببخوانیم
فریده قزوینی *** می‌خوانم و می‌نویسم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید