این پست یک بُرِش کوتاه از قضیه افراط کن تا به تعادل برسی هستش تا از بشه از جهت دیگه هم وارد داستان افراط و تفریط بشیم و ارتباط این دو حد بالا و پایین(Max & Min) و رابطهشون با حد میانگین یا تعادل.
با مثال ترسیم میکنم. روزه گرفتن مثلا. اینکه از حداقلی خودتون کمتر بخورید و بنوشید و جلوی خودتونن رو تا جای ممکن بگیرید؛ این یکجور تفریط هست. روزه گرفتن توی فرهنگهای مختلفی به عنوان یکی از راههای رسیدن به تعادل هستش.
برای همین برخی افراد مقرر میکنن مثلا سه روز فقط آب بخورن! یا چند روز غذاهای بخصوصی رو اصلا نخورن. اینجور اعمال هم یکجور روزه گرفتن به حساب میاد. یعنی شما میتونید بری خودتون، متناسب با بدن و روزمرهای که دارین، روزه بگیرید.
البته اینکه روزه بگیرید و آخر روز، دستگاه گوارش رو با حجم زیادی از خوراکیها گوشمالی بدید، از تفریط به افراط افتادنه. هر افراط و تفریطی منجر به تعادل نیست؛ مگر هوشیارانه و به قصد.