نوشته های یک سفالگر طبیعتگرد
نوشته های یک سفالگر طبیعتگرد
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

شناخت آدمها :در سفر و سختیها

اینکه می گویند افراد را در سفر بشناسید تا حدی درست است. به عنوان کسی که سفر زیاد رفته می گویم ، آدمها ابعاد پنهان زیادی دارند که هرچقدر هم بخواهی نمی توانی بجز در مرور زمان آن را کشف کنی و بشناسی .

اما در سفر خیلی چیزها مشخص می شود . مثلا برای انتخاب دوست یا پارتنر و همسر و غیره می شود با آنها سفر رفت و رفتارهای آنها را دورادور نظاره کرد.

کسی که معتاد باشد نمی تواند اعتیادش را در سفر مخفی کند ، یا فردی که وابسته باشد از پیامها و تماسهای تلفنی زیادش ، می شود وابستگی اش را فهمید .

چند سال پیش من اولین بار با دوستی سفر رفتم و وقتی سگ دنبال خودروی ما کرد او به شدت ترسید و من متو‌جه شدم این فرد از سگ می ترسد ، در سفرهای بعدی متوجه شدم کلا این فرد آدم بشدت محتاطی هست و حاضر نیست از نقطه امنیت خودش خارج شود.

یا مثلا با کسی سفر رفتم که اصلا دست به هیچ کاری نمی زد و در کل سفر تماشاگر بود و منتظر بود دیگران غذا بپزند ، ظرف بشویند و او تنها هنگام صرف غذا سر و کله اش پیدا می شد. من دانستم این فرد رفتارش سواستفاده گرانه است و انسان مسئول و قابل اتکایی نیست.

اگر مثل من انسان ریزبین و نکته سنجی باشید با یک یا دو سفر می توانید به شناخت خوبی از افراد برسید ، اما این همه ماجرا نیست!

افراد ممکن است رفتارهای فریبکارانه داشته باشند یا در خلوتشان جور دیگر عمل کنند ، بهترین جا برای شناخت افراد از نظر من هنگام سختیهاست .

در سختیها می توان سنجید که افراد چقدر محکم و مسئول و باوفا هستند!

در واقع رفاقت برای من در روزهای سخت تعریف شده است و اگر ببینم کسی در روزهای سخت زندگیش هست رفاقت می کنم و تاجایی که می توانم به او یاری می رسانم و هنگام سختی های خودم هم رفتار او را می سنجم.

اگر ببینم کسی وقتی بدلیل مشکلاتم بی حوصله و رنجور و خسته شده ام، از من فرار می کند و هنگام خوشیها کنارم هست به جنس این رفاقت شک میکنم!

افراد زیادی را از فهرست دوستانم خارج کردم فقط برای اینکه هنگام سختیها آنها را دوست ندیدم و همیشه سعی میکنم در رفاقتها این نکات را بسنجم و امتحان کنم .

سفر می تواند به ما شناخت ابتدایی و سطحی بدهد اما سختیها دقیقن محل «شناخت واقعی و‌صحیح»ِ ما از اعماق وجود انسانهاست .

پس اول از همه سعی کنید رفیق روزهای سخت باشید و بعد برای خودتان ، رفیق روزهای سخت پیدا کنید ، نه فقط دوست گرمابه و‌گلستان!

و رفیق روز سختتان را چون چشمتان قدر بدهید و به آسانی از دستش ندهید .

سفررفاقتروانشناسیدوستیروزهای سخت
من دهه شصتیم؛ لیسانسم مهندسی کامپیوتره ،۵ سال فریلنسر بودم و ۱۰ سال کارمند و ۵ساله که سفالگرم. اینجا میخوام راحت و بی نقاب بنویسم؛ پیج اینستام: parnian.travel
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید