قراره اولین داستان ترسناکم رو برای مخاطبینی که دارن (چقدرم زیادن) بنویسم
اصلا فکر نمیکنم که قراره خوب باشه چون اولین تجربهی داستان در ژانر وحشتیه که مینویسم پس اگر مشکل داشت یا جایی احساس کردید میتونه بهتر بشه از نقد و گاها تخریباتی که از سوی شما ارسال میشه رو به آغوشی باز اما دلی شکسته میپذیرم
این داستان قراره در دوازده فصل دو بخشی برای شما ارائه بشه و خوشحال میشم اگه بتونم لحظهای هم شده توجه شما رو به خودش جلب کنه
اما داستان از چه قراره؟
این داستان درباره خانوادهی یک معمار روسی است که در خانه جدیدشان باید با کابوسهای شبانهی دختر کوچک خانواده مقابله کنند اما ماجرا فراتر از کابوس های شبانهی یک دختر کوچولو است و خانوادهی معمار ناخواسته وارد حریم شخصی صاحبان اول خانه شدهاند...