گزارش پیمان یوسفی در بازی رفت رئال مادرید و یوونتوس چنگی به دل نمیزد و حتی در صحنه یکی از بهترین گلهای تاریخ فوتبال (یا حداقل لیگ قهرمانان اروپا) یعنی قیچی برگردان رونالدو با جمله “این ضربه از کریس رونالدو” تماشاگران به این فکر واداشت که شاید حتی گلی در کار نباشد. این قضیه صدای یک پزشک هم درآورد که در این پست دست به مقایسه با نمونههای خارجیاش کرد.
اما در خلال گزارش پیمان یوسفی، او به نکته خوبی اشاره کرد که تقابل این دو غول فوتبال جهان بر شگفتیها و تلاش هرکدام برای غلبه و تحت تاثیر قرار دادن مخاطب افزوده و اگر یکی از آنها نبود شاید دیگری به این مقدار تلاش، مهارت و قدرت از خود نشان نمیداد. به طور مثال در گزارش بازی بارسلونا و رم هم فردوسیپور به این نکته اشاره کرد که مسی به دنبال راهی برای نمایاندن خود در مقایسه با رونالدو است چراکه بارها توپ را در تکرویهایش از دست داد.
این هماوردی بین ورزشکاران و تیمهای ورزشی بسیار زیاد است. در تیمهای ورزشی نمونههای زیادی وجود دارد. همچون استقلال و پرسپولیس، رئال و بارسلونا، لیورپول و منچستر، در کریکت بین هند و پاکستان، در بسکتبال NBA بین سلتیک و لیکرز، در راگبی بین نیوزلند و استرالیا. حتی به ورزشهای الکترونیک هم رسیده که بین SK Gaming و Virtus.pro در کانتر. به صورت انفرادی همان طور که گفته شد بین مسی و رونالدو، یا نادال و فدرر در تنیس، سنا و پروست در مسابقات فرمول یک. لیست اما بلندتر از این حرفهاست که به یک پاراگراف من ختم شود. بخشی از آن در پیج ویکیآش آمده.
شاید بهترین جمله دراین مورد از زبان Vitas Gerulaitis تنیسور آمریکایی است که بعد از ۱۶بار باخت پی در پی از رقیبش Jimmy Connors و برد در بازی ۱۷ام در سال ۱۹۸۰ گفت: بگذارید این یک درسی براتون باشه، هیچکس Vitas Gerulaitis را ۱۷بار پشت سر هم نمیبرد (+).
همانطور که قابل حدس است این موارد به ورزش ختم نمیشود، بین کشورها همچون هند و پاکستان، سوئد و نروژ، ایرلند و انگلیس، آمریکا و روسیه هم است که البته وارد بحث ملیگرایی هم میشویم. از آن بینالمللیتر بین شرکتها این رقابت بیشتر به چشم آمده مخصوصا در چند دهه اخیر بیشتر دیده میشود، به طور مثال رقابت بین پپسی و کولا، مکدونالد و برگرکینگ، فورد و جنرال موتور، ایرباس و بویینگ، Oracle و SAP(+) نایکی و ریبوک، اپل و سامسونگ، استیو جابز و بیل گیتس، Avis و Hertz (کرایه ماشین)، ویزا و مسترکارد، فداکس و یو پی اس (خدمات پستی)، نیکون و کنون، Xbox و PlayStation و خیلی شرکتهای ریز و درشت دیگر که سعی در ربودن بازار و مشتری از هم هستند(+).
رقابت در فضاهای مختلف وجود دارد حتی در روابط خانوادگی بین عروس خانواده و شوهرخواهرها و چرا راه دور برویم حتی بین فرزندان. رقابت در تحقیقات روانشناسی یا مدیریت در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی طبقه بندی میشود. رقابت به طور مثال درون سازمانی هم وجود دارد، وقتی کارمندان برای حقوق و مزایای بهتر و یا جایگاه سازمانی بهتر با هم رقابت میکنند. حتی در برخی موارد مدیران از همین روش برای تحریک کردن افراد یا گروهها به کار بیشتر میکنند.
چند نکته برای درک بهتر رقابت از مقالهای در همین مورد:
بر اساس آزمایشی که Triplett استاد روانشناسی در سال ۱۸۹۸ انجام داده نشان میدهد که دوچرخه سوارانی که در یک مسابقه با دیگر دوچرخهسوارن، سرعت بیشتری میروند تا وقتی که تنها پا بزنند و حتی وقتی به صورت مستقیم با یکدیگر مسابقه بدهند بیشترین سرعت را دارند.
اگرچه محققان دیگر نتایج مشابهای پیدا کردهاند که بین رقابت و افزایش عملکرد و انگیزه رابطه مثبتی وجود دارد اما بعضی دیگر محققان به این نتیجه رسیدهاند که رقابت به نسبت همکاری باعث کاهش انگیزه و بهرهوری میشود. اما شاید یک توضیح این اختلاف در نتایج، به علت این باشد که افراد مختلف در شرایط مختلف الزاما به محرکهای یکسان پاسخ یکسان نمیدهند.
بنابراین اگر میخواهیم به رقابت به عنوان یک عامل برای افزایش انگیزه و عملکرد نگاه کنیم این را هم باید مد نظر داشته باشیم که:
آیا همکاری راه بهتری نیست؟ آیا با همکاری به نتایج بهتری در سازمان دست پیدا نمیکنیم تا با ایجاد رقابت بین افراد؟
آیا رقابت باعث محدود کردن خود فقط به رقیب مورد نظر و رکوردهای او(آنها) نیست؟ اتفاقی که بین خودروسازی های آمریکایی در دهه ۹۰ میلادی افتاد که به طور کلی فراموش کردند که رقبای دیگری در قاره دیگری و در ژاپن دارند که از آنها پیشی میگیرند!
رقابت آیا باعث ایجاد کارهای غیراخلاقی نمیشود؟ قضیهای که حتی در آزمایشها هم نشان داده شده. به طور مثال سال ۱۹۹۳ شرکت British Airways برای بردن از رقیب خود یعنی Virgin Atlantic، به مشتریان این شرکت زنگ زده و میگفت که پروازشان کنسل شده است و حتی شروع به پخش شایعات در مورد اینکه رییس Virgin Atlantic مبتلا به HIV شده است!(+)
آیا رقابت باعث بوجود آمادن شرایط بغرنج و تصمیمهای نامعقول نمیشود؟ به طور مثال شرکت Boston Scientific برای خریدن شرکت Guidant مبلغ بسیار زیادی و احمقانهای را پرداخت کردند چرا که فقط میخواستند در رقابت خرید از رقیب خود یعنی شرکت Johnson & Johnson پیشی بگیرند!(+)
پ.ن. استفاده از محتوای این گزارش به هر عنوان، مشروط به ذکر نام نویسنده (پدرام میرافتخاری) و سایت گزارش شده (ویرگول) میباشد.