درگیر
درگیر
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

نظام نمره پرور

میگفتش...

"" بالاخره وارد راهنمایی شدم. دیگه از خیلی خوب، خوب، قابل قبول خبری نبود.

دو هفته از سال تحصیلی گذشت . معلما طبق همیشه برای این که بچه ها رو وادار به درس خوندن بکنن با ترسوندن از سنگینی درس ها و امتحان دادن تو شهریور، این دو هفته رو تموم کردن.

هر دفعه قبل از اینکه بخوان درسشون رو شروع کنن با لحنی میگفتن  اینجا دبستان نیست که انگار ما رو اشتباهی اوردن.

واقعا یه جوری برخورد میکردن که انگار نمره همه چیزه و خب ما هم نمی تونستیم غیر از این فکر کنیم مگه کسی جرئت داشت نمره بد بگیره و بعدش به خانوادش بگه؟!

اینا همه دست به دست هم دیگه داده بود تا کل دنیای ما بشه  نمره گرفتن، حفظ کردن، امتحان دادن، نمره گرفتن.....

و این چرخه ادامه داشت.

حالا من کاری ندارم که کتاب های درسی یکی از یکی چرت تره ولی همونا رو هم نمی تونستیم درست حسابی یاد بگیریم. ""

سیستمی که نمره گرفتن رو در صدر همه چیز قرار می‌داد. و بعدش از اخلاق صحبت می کرد. ( تقلب = دزدی) و این سیستم مشکلی نداره(چون باعث تقویت مسئولیت پذیری و تعهد میشه) تا زمانی که استرس و اضطرابی به دانش آموز وارد میکنه که حاضره هر کاری بکنه.

پیشگیری از تقلب در چین:/
پیشگیری از تقلب در چین:/

و ادامه داد...

"" تو سال آخر اون دوره کار بجایی رسید که کارنامه میان نوبت دوم رو خودم به هر سختی که بود از ناظم گرفتم. نذاشتم پدر مادرم بیان .واقعا گند زده بودم. و بعدش یه کارنامه جعلی ساختم.

تو این سیستم ادب و تربیت بچه ها بر اساس نمره تعیین میشه و بچه ها با نمره های پایین به فنی حرفه ای میرفتن.خانواده ها اکثرا نمیذاشتن بچه ها برن فنی حرفه ای چون میترسیدن فرشته های با تربیتشون مشکل اخلاقی پیدا کنن .

و مثل بقیه رفتم دانشگاه و بعد از گذاشتن یه عمر روی گرفتن نمره و معدل بالا الان تقریبا بیکارم .""

البته من یه نکته اضافه کنم که ایشون در ادامه ی زندگی کارنامه جعل نکرد و درس خوند:) و احتمالا جز هیئت علمی دانشگاه بشه.

البته هر دانش آموزی شاید حاضر به جعل کارنامه یا تقلب نباشه. ولی فشار های روحی روانی که ایجاد میشه شاید تا آخر عمر رو زندگی طرف تاثیر بذاره. هر نمره ی بد باعث کاهش عزت نفس طرف میشه هر نمره ی بد یه ترک تو شخصیت دانش آموز و هِی این ادامه داره و ادامه داره.

به دانش آموز یاد نمی دن که چجوری با شکستش مواجه بشه ولی تا حدی تهدیدش می کنن که وادار به درس خوندن بشه.

واقعا برای آدم 12 13 ساله دنیای کوچیکیه.نه؟

دنیای نمره گیری.

و حالا این ادامه پیدا می کنه تا 18 سالگی.

عقیده ی من اینکه اگه می خوای ببینی چه سیستم آموزشی موفق تره ببین یه فارغ تحصیل که به 18 سالگی رسیده چه مهارتی پیدا کرده. می تونه بدون اینکه  آموزش عالی رو ادامه بده با مهارت هایی که کسب کرده کار کنه؟

حالا بیاید یه سری به ژاپن بزنیم که جز بهترین سیستم های آموزشی دنیا هست.


دانش آموز  از دبستان باید بعد از مدرسه تو خونه یا کارگاه آموزشی یا تو مدرسه  یه مهارتی رو یاد بگیره و آخر هر سال درصد پیشرفتش رو توی اون مهارت بررسی میکنن.

حالا شاید دوباره مثه قضیه آرات خیلیا بگن نه این اشتباهه بچه باید کودکیشو بکنه و...

خب اونا فکر اینجاش رو هم کردن بچه تو مدرسه کلی تفریح میکنه و یاد میگیره و تکالیفش رو هم همونجا انجام میده.

حالا با دانش آموزایی سر و کار داریم که مهم تر از همه:

_بعد از دوره ی دبستان میدونن به چه چیزی علاقه دارن.

_میدونن اگه نمره ی بد بگیرن این آخر دنیا نیست.

_پدر و مادر هایی با همین سیستم تربیت میشن.

_ و....

و حالا اینا رو داشته باشید و ببینید که تنها چیزی که معلم پرورشی ما از نظام آموزشی ژاپن یاد گرفته اینه که مدرسشون سرایدار نداره و بچه ها خودشون مدرسه رو تمیز می کنن و سرایدار مدرسه رو انداختن بیرون که ما مدرسه رو تمیز کنیم:/ اوج پیشرفت .

من خودمو خیلی کنترل کردم که بیشتر ننویسم چون هم از اینکه دیگه انقدر به سیستم آموزشی انتقاد شده که خودمون خسته شدیم درموردش بخونیم یا بنویسیم یا حتی حرف بزنیم. و همچنین انقد از ژاپن تعریف کردن که هرجا ببینم دارن از ژاپن تعریف میکنن میخوام برم فحش بدم:)

این متن تلفیق خاطره ی بنده خدایی و چیزایی بود که من بینش گفتم.

اضطراباسترسدانشگاهمدرسهپشه
به قول سلطان فیلسوفان: آدم غرور داشته باشه ولی مغرور نباشه :/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید