انسانها فرصتها چالشها
یه وقتهایی یه انسانهایی وارد زندگیتون میشن. در هر مکانی، در هر زمانی و در شرایطی. به هر اندازه و عمقی.
بذارین کم کم بریم جلو، باشه؟
گفتم مکان
مثلا ترمینال بین شهری، یا مترو، یا ورزشگاه، یا خانه، یا محل کار یا هر جای دیگه.
انسانهایی که ممکنه تو هر حالتی اونها رو ببینی، یا ممکنه اونا تو رو تو هر حالتی ببینن. بستگی به خیلی قطعات داره که کنار هم بذاری و میزان اثر گذاری مثبت و یا منفی اونها یا تو مشخص بشه.
زمان:
اینکه چه زمانی باشه و یا چه ساعتی؟ چه روزی؟ چه فصلی؟ چه سالی؟ توی چه سن و سالی قرار داری؟
میدونی چی میگم؟
شرایط:
تو چه شرایط روحی و جسمی قرار داری؟ دیگران در چه شرایط روحی و جسمی قرار دارن؟
آره! اینا اون چیزهاییه که اثر بخشی رو تحت تاثیر قرار میده.
اما حالا میخوام چی بگم؟!
آفرین!
نکتهی خوبی پرسیدی.
بعضی چیزها هست که زبان مشترکه.
مثل محبت
مثل احترام
مثل لبخند
مثل دستگیری
کمتر پیش میاد اگه اون چهار مورد بالا رو حتی روی حیوانات پیاده کنی، نتیجهی عکس بگیری. چه برسه به انسانها.
امتحان کن.
یه لبخند به یه عابر پیاده و ساعت رو پرسیدن، یا با چهرهی در هم و اخمو همون ساعت رو بپرسی، ببین چقدر فرق داره.
حالا میزان اثرگذاری انسانها رو میبینی چقدر وسیعه؟
میبینی کار در حوزهی نیروی انسانی چقدر زوایای پنهان و پیدا داره؟
بیشتر ببخشیم
بیشتر دستگیر باشیم
بیشتر لبخند بزنیم
بیشتر دلجویی کنیم
بیشتر احترام بذاریم
و در عوض
کمتر حرف بزنیم
کمتر دل بشکنیم
کمتر رنج بدیم
کمتر قضاوت کنیم
کمتر آبرو ببریم
کمتر اشک کسی رو در بیارییم.
نگیم: ای بابا حالا یه حرفی زدم.
یا نگیم حرف باد هواست.
یا اینکه خدایی نکرده دهن به ناسزا و فحش باز کنیم چه برسه به الفاظ زشت و ناشایست.
زبان از شمشیر بُرندهتره.
به نظرم راسته که هر کی گفته: تعداد آدمایی که با زبان کشته شدند خیلی بیشتر از تعداد انسانهایی هست که با سلاح کشته شدند.
این عمر زود گذر رو غنیمت بشماریم
شاید ...
شاید فردا نباشد
یا برای من
یا برای تو
یا برای او
شاید نتوانیم جبران کنیم.
🖌 رسول کامبیزی
🗓 ۱۴۰۴/۰۷/۳۰