یک جامعه، از افراد مختلفی شکل گرفته است. هر فردی برای خود از یک شخصیت متمایز از فرد دیگری بهره میبرد. این شخصیت ابعاد مختلفی داشته و از محرکهای متنوعی تاثیر میپذیرد. در حالت معمول آن، یک فرد شخصیتی درونگرا یا برونگرا دارد. این دو شخصیت میتوانند آینده شغلی افراد را نیز تا حدودی پیشبینی کنند. در ادامه و در همه مکاتب و باورهای دینی و غیردینی، صفت شخصیتی ریاکاری و تظاهر، مورد نکوهش و مذمت موکد قرار گرفته است.
اگر فرآیند شکلگیری یک شخصیت را با پیروی از نظریههای علم مدیریت همانند یک ماشین در نظر بگیریم، این ماشین یا همان سیستم، از سه عنصر اصلی مشتمل بر ورودی، فرآیند و خروجی تشکیل میگردد. یک عنصر دیگری را هم تحت عنوان بازخورد (پسخور، پسخوراند) میتوان به این ماشین افزود. سوال اصلی اینجاست که در قالب تفکر سیستم محور، صفت شخصیتی ریاکاری به چه صورتی ایجاد میگردد، در حالی که هیچ شخصی وجود ندارد که از داشتن این برچسپ بر خود خوشحال باشد. میتوان پاسخ سوال مذکور را با بررسی سه مولفه اصلی تربیت یک شخص یعنی خانواده، محیط آموزشی (مدرسه، دانشگاه) و محیط جامعه (محیط کاری هم شامل این حیطه است) داد.
زمانی که خانم/آقای الف کودک است، اگر رفتارهای دوگانهای را از سوی والدین خود ببیند، اولین سیگنال منفی را برای باور به مزایای ریاکاری دریافت میکند. سپس خانم/آقای الف پا به محیط مدرسه و سپس دانشگاه گذاشته و دومین سیگنال منفی را دریافت مینماید، به گونهای که مشاهده میکند آن دسته از همکلاسیهایش که صفت ریاکاری را در سرلوحه تحصیل خود قرار دادهاند، نمرات بهتری را از معلم و استاد خود دریافت کرده و بخشی از کمکاریهای علمی خود را بدین منوال جبران مینمایند. سیگنال مهلک بدی زمانی از راه میرسد که خانم/آقای الف بخواهد در یکی از ادارات دولتی کشور استخدام گردد. در موارد متعددی، مراحل مختلف انجام این فرآیند شخص را مجبور میکند که نسخهای از خود عرضه کند که در واقع خود با نسخه ساختگیاش کاملا در تضاد است، اما به ناچار و به منظور پیشبرد امورات خود به آن تن داده است. محرک بعدی پس از شروع به کار خانم/آقای الف در اداره آغاز میگردد که بازهم ممکن است شاهد بروز یک تضاد شخصیتی گسترده باشیم.
در مجموع، رنگین کمان شخصیتی در کشور، همچون تنوع قومیتی و زبانی، از مصادیق زیباسازی جامعه به شمار میرود. شیوع ریا و ریاکاری، یعنی شرایطی که اجازه ندهیم فرد در چارچوب قوانین و مقررات کشور، خودِ واقعیاش را ارائه دهد، تبعات همه جانبه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بسیاری برای جامعه داشته و میتواند زمینه اتلاف منابع (مادی، غیرمادی) و افول آن را به سادگی هر چه تمامتر فراهم نماید. پیشگیری از پدیده خطرناک مورد بحث و مبارزه با آن، نیاز به برنامههای گام به گام از سوی دستگاههای فرهنگی کشور و مشارکت سایر بخشها دارد. پیشنهاد میشود که برای درک بهتر مفاهیم بیان شده، مخاطبان گرامی دو یادداشت پیشین نگارنده در این زمینه (مبانی تربیتی و اخلاقی در جامعه، مدیران نقابدار) را هم مورد مطالعه خویش قرار دهند. امیدواریم که ایرانِ جانمان، تهی از رذایل اخلاقی ریا و تزویر گردد.
با تقدیم احترام
محمدرضا شیخی چمان
۱۴۰۳/۰۴/۱۴ – پنجشنبه