رامش
رامش
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

دیگر همه چیز را به مجاز میگیریم...

بعد از مدت ها انگشت هام برای نوشتن روی صفحه این طرف و آن طرف میروند حس قشنگی است

فکر میکنم قریب به شش ماه شد که من تلفن همراه نداشتم.

وحتی هیچ دستگاه دیگری که مرا به دنیای اینترنت راه بدهد


راستش را بخواهید اصلاجالب نبود. انگار که نیمی از دنیایی که قبلاً برای خودم ساخته بودم از دسترس خارج شده بود

اما قسمت جالب این ماجرا اینجاست

که چند نفر از دوستانم ، با خاموش شدن سیم کارت و تلفن مرا گم کردن ، بله به معنای واقعی کلمه «گم کردن »

با اینکه نشانی ام را بلد بودند.

حتی پاتوق همیشگی ام را و...

وحتی نه تماس از دست رفته ای بود نه پیغامی...

خلاصه حرفم این است که انگار خیلی از ما ها

آنقدر مجازی شدیم که حقیقت را گم کرده ایم

حضور را دوستی را حتی خودمان را...

رامش

هجدهم مرداد چهارصد و یک



مجازیدوستیدوری
ترانه خون شهر کَر ها
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید