ایران خانم مادرم فزند آخر خانواده اش است دختر کوچک خانواده که وقتی پدرش را از دست داد آنقدر کم سن بود که حتی کوچک ترین چیزی از پدرش به یاد ندارد وهرچه…
نامه ای به اولیانو اولیانو دوست خیالی من برای تو مینویسم برای تو که انگار چیزی جز وهم نیستیمن خسته ام اولیانو، خیلی خسته . آنقدر که نمیتوانم از جایم بلند ش…
دیگر همه چیز را به مجاز میگیریم... بعد از مدت ها انگشت هام برای نوشتن روی صفحه این طرف و آن طرف میروند حس قشنگی استفکر میکنم قریب به شش ماه شد که من تلفن همراه نداشتم.وحتی هی…
بوم نقّاشی جهان من این روز ها درست مثل نقاشی است که روی بومی سفید جا گرفته و روز به روز و ذره ذره رنگش را دزدیده انده.و من احساس میکنم آخرین جزء از ا…
آدم برفی هیچ چیز تلخ تر از آن نیست که بایستی و هر لحظه شاهد ذرّه ذرّه ذوب شدن خودت باشی ؛ نه مثل شمع بلکه همچون آدم برفی که قطره قطره آب میشود ،و ب…
در انتظار خزان کنار پنجره ایستاده بود ، به آرامی سیگارش را توی زیر سیگاری خاموش کرد و همانطور که دودِ سیگار را از دهانش بیرون میداد ؛ نگاهی به قاب عکس روی…
کاش زود تر تمام شود من نمی دانم منت چه بر سر ما میگذارند وقتی نتیجه غریزه حیوانی و یا تاوان یک شب عشق بازی شان میشود یک عمر حداقل ۴۰ ساله برای من و مثل منی…
انفجار بیروت و این تکرار که هر روز و هر روز پای غم به میدان مین تاریک قلبم میرسدمنفجر می شوم ! و اشک می ریزم برای بِیروتی که ویران میشود اما صدایش…
صدای گرفته ام سرم داد میزند وقتی ترانه های نیمه کاره روی هم تلنبار میشودو آینه هر روز آرزویش را طلب کار میشود وقتی صدای گرفته ام سرم داد میزندبیدارم و خواب زیر چش…
طنین ترس عکسی نزدیک به حس و حال اون لحظات پیدا نکردم صدای جیغ آمبولانس از خیلی دور تر به گوش میرسد چند لحظه ای میگذرد اما این طنین ترسناک هنوز تو…