خودنویس
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

آیا هر کسی که رفته یه روزی بر میگرده؟

قبلا مدام از گوشه و کنار میشنیدم : همه ی پسرها یه روزی بر میگردن .

باورش نمیکردم. من پسری رو میشناختم که رفته بود و بر نگشته بود . من تنها دختری نبودم که برای رفتن یه پسر گریه میکرد . اون موقع سنم از الانم خیلی کمتر بود البته که متاسفانه حتی بالا رفتن سن هم دردناک بودن شکست عشقی رو کاملا مهار نمیکنه .

بعدها از گوشه و کنار شنیدم : همه ی دخترها یه روزی بر میگردن.

من خودم شدم یکی که برگشت. تو یه داستان دیگه تو یه تجربه دیگه . من نمی‌دونم واقعا همه ی دخترها بر میگردن یا نه اما میدونم دنیای آدم ها خیلی پیچیده تر از اینه که یه جمله رو واسه همه بگیم. پس این متن برای حکم دادن نیست. این متن به اشتراک گذاشتن تجربه ست .

پسری که برنگشت

اون پسری که براش مدت ها غصه خوردم همین دیشب برگشت !‌ برگشت فارغ از اینکه بدونه خیلی دیره. فارغ از اینکه بدونه دیگه جایی تو قلب من نداره. فارغ از اینکه بدونه اونقدری پخته شدم که بدونم به هیچ عنوان به دردم نمیخوره و اشتباهاتش لایق بخشش نیست. پسری که تبصره بود و بر نمیگشت ، شد همون پسری که بعد ۲ سال برگشت !

قبلا فکر میکردم برگشت یعنی : بیا دوباره با هم باشیم. بعدا فهمیدم برگشت یعنی زنده شدن کسی که توی زندگیت مرده . یعنی درخواست برای دوباره زنده شدن . یعنی دلتنگ اون زندگی ای شدن که تو دنیای تو با تو داشته.

با خودم فکر کردم : اگه خودنویس ۱۸ ساله میدونست این آقا پسر حتی بعد ۲ سال فراموشش نمیکنه ، قطعا کمتر غصه میخورد . دوست هام میگفتن پشیمون میشه. راستش من باور نمیکردم ! به نظرم اگه قرار بود پشیمون شه اون موقع از دستم نمیداد . بعدا فهمیدم پشیمون شد چون عقلی که الان داره اون موقع نداشت . منم میدون ندادم چون عقلی که الان دارم اون موقع نداشتم !

آدم بدی نیست ها . آدم خوبیه اما دنیاش ، دنیای من نیست .

دختری که برگشت

من شدم همون دختری که برگشت . برگشت چون پای رفتن داشت و قلب موندن. برگشت چون طرف ثابت کرد که ارزش یه شانس دیگه رو داره . من از برگشتم پشیمون نیستم اما نمیشد که بشه. من همونی بودم که رفته بود ، همونی بودم که برگشت و همونی شدم که دوباره رفت .

من دلایل زیادی داشتم ولی خب مگه همه چیز دلیله؟ مگه غیر از اینه که وقتی قلبت واسه کسی می تپه ، نمیتونی راحت پا رو دلت بذاری ؟ واقعا چیه این دل آدمیزاد که بدون منطق میزنه و بدون منطق هم وایمسیته !

مهم ترین چیزی که یاد گرفتم

من یه چیز مهم یاد گرفتم : شاید نتونیم بگیم همه ی کسایی که رفتن ، بر میگردن اما میتونیم بگیم خیلی از کسایی که رفتن بر میگردن . سوال واقعی اینه : کسی که برگشته میمونه ؟ تو چی ؟ تو میمونی ؟

اتفاق هایی که توی برهه ی زمانی زندگی آدم ها در نبود کسایی که رفتن میفته هرگز از تاریخچه شون حذف نمیشه . شما چه از زندگی کسی برین بیرون ، چه کسی از زندگی تون بره بیرون ، همیشه یه حفره توی قلبتون میمونه. یه وقتایی اون حفره با عشق زیاد، با وقت گذرونی زیاد ، با جبران اشتباهات (دو طرفه) پر میشه اما… یه سری وقت ها … نه .

من تو جزئیات ماجراها نرفتم ولی در این حد بدونین که هیچ کدوم از برگشت ها قابل پیش بینی نبودن! شما هیچ وقت نمیتونین دقیق پیش بینی کنین یکی بر میگرده یا نه اما یادتون باشه : پیش فرض اینکه کسی که رفته دیگه بر نمیگرده (یا نمیتونه برگرده چون شما نمیذارین) ، به گذر کردن و بهتر شدن حالتون بیشتر کمک میکنه (طبق تجربه)

اون پیش فرضی که واقع بینانه ست شما رو برای ادامه، همراهی بیشتری میکنه .


۱۲
۵
یه سری چیزها هست که همه تجربه می‌کنیم ولی کسی راجع بهش نمیگه. با چاشنی روانشناسی . ایمیل : khodnevis9583@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید
نظرات