رضا ساسانیان
رضا ساسانیان
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

برادر انگلستان

http://resasanian.ir/
http://resasanian.ir/

از مزایای روزهای قرنطینه در نوروز ۹۹ می‌شود به وقت آزاد برای مطالعه اشاره کرد. برخی کتاب‌ها که صرفا خریداری شده بود برای وقت مناسب. این روزها همان وقت مناسب است و خواندنشان. یکی از این کتاب‌ها رمان «برادر انگلستان» است. اول از همه تعریف ناشر را از این کتاب بخوانیم. “رمان «برادر انگلستان» اولین رمان علیرضا قزوه است که انتشارات سوره مهر آن را منتشر کرده است. این رمان که به روایت وقایع پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ می‌پردازد تا روزهای پس از انقلاب نیز ادامه پیدا می‌کند و خواننده را وارد حال و هوای داستان می‌کند.”

اولین رمان علیرضا قزوه که پر است از روایت و قصه و شخصیت که با پیش زمینه‌ی اینکه قزوه شاعری‌ست توانا می‌شود ادبیاتش را نقطه‌ی قوت اصلی کتاب دانست. اما کنار این روایت‌ها و قصه‌ها، کتاب در برخی بخش‌ها بیشتر به یک مرجع تاریخی می‌ماند که روند داستان را برای خواننده خسته کننده می‌کند. من با تعریفاتی که در پشت جلد از یوسفعلی میرشکاک، محمدکاظم مزینانی و محمدعلی علومی خواندم جذب کتاب شدم اما واقعا روی این تعریفات حساب باز نکنید.

بیشتر از تعریف به یک حاشیه‌نویسی برای اولین رمان رفیقی که می‌خواهند دلش نشکند می‌ماند. بخش به بخش که جلو می‌روید باید روی صبر و حوصله‌یتان هم کار کنید که کتاب را بیخیال نشوید؛ اما اگر شدید هم اتفاق خاصی نمی‌افتد و چیز خاصی را از دست نداده‌اید. به قول مصطفی وثوق‌کیا (دبیر فرهنگی روزنامه صبح نو) کتاب با چیزی شبیه رئالیسم جادویی شروع می‌شود. تجربه خواندن این کتاب نشان داد این «رئالیسم جادویی» در رمان بیشتر به یک تبر برای قطع ادامه‌ی مطالعه‌ی کتاب شبیه است تا نقطه عطفی برای جذب مخاطب. جملات اغراق آمیز هم در مورد این کتاب کم گفته نشده؛ از اثری ملی تا اثری ضداستعماری و بدون شعارزدگی. این کتاب بیشتر از هر چیزی کتاب رئالیسمی که سعی داشت، داشته باشد، تماما دچار شعارزدگی بود. قرار هم نیست چون داستان در زمان کودتای ۲۸ مرداد بوده یا اسم از محمد مصدق آورده یا زیرپای توده‌ای‌ها را جارو می‌کند بشود اثری ملی. اما جدای از تاریخ‌نگاری‌هایی که اکثرا بیهوده است، می‌شود به بخش‌های که به سبک زندگی ایرانی اشاره دارد دل سپرد و دوستش داشت. از نون سنگک و انگشترهای مختلف، تا پنیر لیقوان که تازه هم نباشد و نگش به زردی بزند. در هر صورت کتابی بود که خیلی برای من جذاب نبود و صرفا زمانی را طی کردم تا ببینم حرفش چیست؟! اما خب حرف خاصی نداشت. و نه به خاطر اسمش می‌شود ضد استعماری خواندش. برادر انگلستان بیشتر روایت فردی بود که آنقدر به جزئیات بیهوده می‌پردازد تا خسته شود.

کتابرمانداستانبرادر انگلستاننقد
طراح محصول
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید