خب با سوابق مدیریت پروژه ها یا گروه های صنعتی و آی تی، وقتی مدیرعامل حامی بازار شدم،طبق ماموریت اصلی شرکت، بایستی 3000 محصول تولیدی برند "حامی" رو عرضه و فروش می کردیم. حالا در این 3 هزار محصول بخش مهمی از آن، بعد از صنایع دستی و فلزی، مواد غذایی بود.
اول از همه تحقیقاتی روی مراکز تولیدی برند حامی در کل ایران انجام دادیم، حامی در تمامی استان های ایران حداقل در هر استان بین 30 تا 40 کارگاه تولیدی دارد. بعد از شناخت مراکز تولید و محصولاتی که بهتر از سایر محصولات این برند، دارای پایداری تولید بودند و یا مجوزهای لازم جهت فروش گسترده را داشتند، سعی کردیم در برنامه ریزی و طراحی زنجیره های تامین و تونل بازاریابی مون و طرح های فروش، مواد غذایی را جداگانه لحاظ کنیم.
در خصوص مواد غذایی برند حامی اولین ایده ای که به ذهنم رسید ری برندینگ بود ما حتی مجوز بازطراحی بسته بندی و پکیجینگ این محصولات را داشتیم. اگرچه در این مورد ورود نکردیم چون منبع تامین اعتبارات آن مشخص نبود و اگر خود حامی بازار می خواست برای تک تک محصولات مواد غذایی این کار را انجام دهد مدت بازگشت سرمایه طولانی می شد. بهتر دیده شد تا ما مشاوره بدهیم و خود تولیدکنندگان اصلاحات را انجام دهند.
در خصوص برندینگ همیشه اولین نکته که نظر همه را جلب می کند، لوگو است. وقتی لوگوی حامی را دیدم کمی در ذوقم خورد.. اگرچه لوگو تقریبا مینیمال و زیبا بود اما شاید از بس در دنیای خارج از مواد غذایی سیر کرده بودم این حالت رخ داد...حاشیه بزنم که در "باسلام" تجربه موادغذایی را داشتم ولی آن موقع کاملا مارکت پلیسی بود و ما در برندینگ وارد نمی شدیم. بویژه که مواد غذایی خانگی مورد هدف مان در باسلام بود یعنی اصلا دقت نمی کردیم و وقتش را نداشتیم ببینیم این ماده غذایی برندینگ دارد یا خیر ...
حالا اما با اولین بررسی در لوگوی سایر مواد غذایی ایرانی تازه متوجه شدم این "بیضی" و یه چیزی روش، اگر نگوییم در تمامی اما حداقل در 90 درصد برندهای صنایع مواد غذایی ایران تکرار شده است. حال یا از بس خوب جواب داده اینقدر تکرار شده یا متاسفانه سرمایه گذار ارزش یک برندینگ خوب را هنوز درک نمی کند و برای طراحی لوگوی مجزا هزینه نمی کنند. طراحان هم متاسفانه بدون هیچ زحمتی به خود ساده ترین حالت را در کپی دیده اند. این شده است که Brand differentiation در بیشتر برندهای مواد غذایی ایرانی گم است! نه تنها در لوگو بلکه در ظروف پت مورد استفاده شان و حتی در نوع تبلیغات شان ..(وقتی عالیس تبلیغات تلویزیونی ساخت که "کدومو بدم اینشو بدم اونشو بدم..." میهن هم تبلیغی ساخت که در آن بیان می شد برای هر غذا یه دوغ دارم، "غذاتو بگو دوغتو بگم!" ... )
حالا کاش فقط داستان، داستان سایه ی سنگین بیضی در طراحی لوگوی صنایع غذایی بود، تقریبا 80 درصد برندهای این حوزه، سه رنگ سبز، قرمز و زرد را انتخاب می کنند. خب رنگ ها هر کدام داستانی دارند و انتخاب این سه برای مواد غذایی بسیار دقیق و هوشمندانه بوده اما فراموش نکنیم هر آدمی در اولین انتخاب همین سه رو بکار می گیره و در نتیجه برند شما یکی از صدها برند دیگه می شه و تقریبا برای مردم فرقی نمی کند کدامیک را انتخاب کنند چون همه به هم شبیه هستند.
نکته را گفتم! دقیقا به همین دلیل است که اکثر لوگوها کپی شده اند یا استایل یکی دو برند اصلی را حفظ می کنند...می خواهند از این تشابه برندینگ درست زمانی که برند اصلی و مشهور برنامه جامع تبلیغاتی خودش را اجرا می کند در ویترین فروشگاه ها و مغازه از ذهنیت لوگو و برند او حسن!!! سوء استفاده را بنمایند. در نتیجه گاها کاملا هشیارانه انحصار بیضی و یه گل یا برگ روی آن داره حفظ می شه. حتی فامیلا و اویلا نیز از این قضیه مستثنی نیستند و اگر خوب نگاهشون کنید در یکی هنوز بیضی و در دیگری برگ طلایی به یادگار از این تفکر طراحی کپی شده جامانده است.
یکی از دلایل پنهان این شباهت ها اما می تواند به یکی بودن ریشه سرمایه گذاری در چند نوع محصول غذایی توسط یک سرمایه گذار باشد.
حالا اما گاهی با دیدن برآمدن لوگویی مشابه لوگوی برند حامی ادم به ذهنش می رسد برود از این حد از شباهت شکایت کند اما ناگهان در کمتر از یک تا دو سال می بینی چنان با تبلیغات تلویزیونی از برند شما معروف تر شده اند که اگر شکایت هم کنی جزء از تاریخ ثبت نشان و لوگویتان، قاضی هم حق را به آنها می دهد!!! الحمدالله نشان و لوگوی حامی قبل از خیلی از این برندها طراحی شده است چراکه متعلق به خیریه بنیاد تعاون زندانیان است که از 1333 تاسیس شده و همه ی تلاشش در جهت حرفه آموزی، اشتغال و حمایت از خانواده زندانیان است و حتی در زمینه آزادی و گلریزان شان هم فعال است.