Roozbahani
Roozbahani
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

معرفی الگوی کسب و کار Lifestyle business

طراحی پلتفرم شبکه کارآفرینی و بازار اجتماعی آنلاین کوکباز را مبتنی بر Lifestyle business انجام داده ام لذا بد نیست دوستان را با این مهم آشنا کنم. اینطور که من فهمیدم جزو اولین ایرانی هایی هستیم که در تیم مون بصورت آگاهانه یک محصول را در این زمینه طراحی کرده و برای توسعه اش تلاش می کنیم. متعاقباً در کاریابی ضمنی کوکیار ( با شعار کاریابی رزومه یابی نیست!) نیز تلاش مون این هست که این سبکِ کار آفرینی رو لحاظ کنیم.

پایه اساسی این مدل از کسب و کارها، از این که دنبال کردن "اهداف بلند مالي" اغلب منجر به "رضايت مالي کمتر"ي مي شود، برآمده است. توضيح تناقض بين ثروت و شادي با گفتن اين جمله از صحبت جان موير (John Muir)، بعنوان یک فرد طبيعت گرا بخوبی مشخص می شود. وی می گوید که از شخصيت با نفوذي چون اي.اچ. هريمن (فرد متنفذي در راه آهن آمريکا) ثروتمندتر است زیرا: " من آن ميزان پولي را که مي خواهم دارم؛ ولي او هنوز به آنچه مي خواهد نرسيده است".

کسب و کارهای زندگی پذیر (Lifestyle business)، يک نوع کسب و کار است که به جاي افزايش درآمد، قصد حفظ یک سطح از درآمد را برای مالک آن و نيازمندي هاي شخصي وی دارد.(صفحه ی ویکی- متاسفانه ترجمه نشده است) هدف این نوع کسب و کار، ايجاد يک توازن پايدار و خوشايند در کار و زندگي است. این نوع کسب و کارها در رده کسب و کارهای نیازمند به سرمایه های خرد تا متوسط و رده صنایع خلاق (Creative Industries) قرار می گیرند. بهترین مثال آنها کسب و کارهای خانگی یا خانوادگی است که فردی همراه با اعضای خانواده اش بیشتر به منظور برآورده سازی احتیاجات مادی در سطح زندگی اش و نه سودهای تجاری توسعه یابنده سریع، به صورت زندگی وار راه اندازی و ادامه می دهد. از این رو یک سطح درآمد حل کننده احتیاجات روزمره زندگی یا کمک کننده به معیشت، اگرچه نسبت به سرمایه گذاری های مشابه یا مرسوم کمتر است اما در کسب و کارهای زندگی پذیر رضایت بخش بوده و موجب لذت بردن از کار می شود. در این مدل از کسب و کار، تمرکز بر ارزش های انگیزشی کارآفرینان است. Lifestyle انگیزه ای غیر اقتصادی است که به عنوان محرکی مهم برای کارآفرینی و رشد بخش های کوچک تجاری شناخته شده است. این رویکرد برخلاف تصور اولیه اش در کنار-گذاشتنِ رویه کاملاً مبتنی بر سودآوری، لزوماً منجر به خودکشی اقتصادی یا رکود رشد اقتصادی نمی شود، بلکه در بسیاری از موارد موجب گسترش تجارت به نیش مارکت[1]، نیز می گردد[2]. نیش مارکت اشاره دارد به بخشی از بازار که دور از دید رقبا مانده است و یا اینکه برای سرمایه گذاری در دید دیگران ارزشمند نیست اما می تواند بهشت سرمایه گذاری های کوچک باشد.

کسب و کار زندگی پذیر ادبیات جدیدی در ادبیات کارآفرینی جهانی می باشد بطوری که در ایران هنوز معادل فارسی ندارد (حداقل وقتی از دوستانم در دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران پرسیدم کسی معادل خاصی نمی دانست). معمولاً با همان عبارت انگلیسی استفاده می شود و به اشتباه در جراید بصورت ترجمه تحت الفظی "کسب و کارهای سبک زندگی" یا متاسفانه حتی " کسب و کارهای سطح زندگی[3]" بکار برده شده است. عبارت معادل فارسی " کسب و کارهای زندگی پذیر" را در تفسیر همخوانی این کسب و کارها با زندگی مورد علاقه افراد انتخاب کرده ام. انتخاب و بکار گیری ترجمه "کسب و کارهای زندگی پذیر" همراه با ایهام از اینکه "زندگی-پذیر"به کسب و کار بر می گردد یا اینکه منظور امکان پذیریِ زندگی خلاقانه و مورد علاقه فرد با راه اندازی و توسعه این نوع از کسب و کارها است، مفهوم را به زیبایی منتقل می کند. پس خلاقیتِ خودخواسته و برآمده از طبع آدمی و نه لزوماً به هدف تجارت، در مسیر کسب و کاری که معیشت را تامین می کند، امکان شکوفایی می یابد.

نمونه های بزرگی در بازار وجود دارد که بصورت کسب و کار زندگی پذیر وارد بازار شده اند اما به اهداف بلند مالي نیز رسیده اند، مانند آنيتا راديک -موسس شرکت لوازم آرايشي The Body Shopکه این شرکت را تنها برای استقلال مالی خود و کمک به معیشت دو دخترش راه اندازی کرد، اما در حال حاضر دارای حدود 3000 شعبه در ۶۱ کشور جهان می‌باشد (صفحه ی ویکی پدیا).

معمولاً کسب و کارهای زندگی پذیر از الگوهای مخاطره پذیر شبیه بخت آزمایی بدور هستند. در بخت آزمایی به ازای سرمایه ی اندک، احتمال سود بسیار بالا وجود دارد اما همواره درصد بسیار اندکی از فعالان در آن، به چنان سود بالایی دست می یابند، چیزی که در شرکت های استارت آپی نیز مشاهده می گردد.با این وجود اما الگوهای مدرن راه اندازی به شیوه استارت آپ در الگوی کسب و کارهای زندگی پذیر نیز قابل استفاده است. البته کوربرت بار به عنوان کسی که هر دو رو تجربه کرده است در اینجا الگوی استارتآپی را با زندگی پذیر مقایسه کرده است.

کوربرت بار که 15 سال گذشته رو به فعالیت های استارتآپی مشغول بوده است خودش هم اول توضیح می دهد که متوجه است در دنیایی که همه شور و نشاط استارتآپ رو دارند حرف زدن از Lifestyle business چیز خیلی جذابی نیست اما توضیح می دهد که خودش بعد از مدت ها فعالیت استارتآپی به این نتیجه رسید که:

I wanted to start a business doing something I enjoy that let me live a great life now.

کوربرت بار هم اکنون هم بنیانگذار https://fizzle.co و بنیانگذار پلتفرم مدرن چت و گفتگوی پالاپا https://palapa.co/ در همین سبک و سیاق هست. ادامه این مطلب جذاب رو می تونید اینجا بخونید البته به زبان انگلیسی است. فقط چون نگرانم حوصله نکنید این یک پاراگرافش رو می آورم:

To me, a lifestyle business doesn’t equate to running a tiny business as an alternative to having a job. A lifestyle business doesn’t have to be small at all, either in revenue or employees. The main requirement of a lifestyle business is just that it allows the entrepreneur/owner to live how he or she wants to live now, while running the company.

نوشته هایی از این دست از فاندرهایی که در قلب سانفرانسیسکو بوده اند می تونه اهمیت الگوی زندگی پذیر رو مشخص کند. امیدوارم که ماین مطلب براتون جذاب و مفید بوده باشه و تونسته باشم افراد بیشتری رو با کسب و کارهای زندگی پذیر آشنا کرده باشم. سبک نوشتاری گاهی رسمی شده چون نصف مطلب رو از متنی که یکسال پیش برای ارائه به جایی نوشته بودم برداشتم.

[1] Niche market

[2] I. Ateljevic, S. Doorne, 'Staying Within the Fence': Lifestyle Entrepreneurship in Tourism’, Journal of Sustainable Tourism, Volume 8, Issue 5, Pages 378-392, 2010.

[3] http://www.magiran.com/رفرنس رو پاک کردم ... ولی در مگ ایران بزنید می بینید...

استارت‌آپbusiness model
عضو هیئت علمی دانشگاه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید