میخوام یه صحبت کوچولو داشته باشم خطاب به مردان سرزمینم، مردانی که عزیز هستند درست مانند زنان.
خیلی کوتاه میخوام بگم صحبت کنید. همین.
از درونتون، از فکرتون، از حستون، از نگاهتون، از ترستون، از هوستون، از علاقهاتون، از نگرانیتون. از همه چیز صحبت کنید.
قبول دارم که مرموز بودن و ناشناخته موندن یه قدرت خاصی توشه ولی شما هم قبول کنید که شناخته شدن لذتی داره که از اون قدرته لذیذتره.
جدای از اینکه صحبت و شناخته شدن به ارتباطاتون کمک میکنه (ارتباط با دوست و همکار و خانواده و همسر و فرزند و حتی خودتون) به جسمتون هم کمک میکنه. مقدار زیادی از بیماریهای مردان به خاطر تلنبارهای ذهنی و روحیه. چیزی که خیلی راحت تخلیه میشه که اگه نشه انقدر تلنبار میشه که دست خودتون هم بهش نمیرسه. به خاطر جسمتون هم شده صحبت کنید به خاطر سلامتی.
بله! درسته. حرفهام فقط به مردها مربوط نیست و این روزها حرف نزدن در زنها هم داره شیوع بیشتری پیدا میکنه ولی من امروز میخوام با مردان صحبت کنم چون انگار یک تفاوت بنیادین در صحبت کردن بین زن و مرد وجود داره. زنها انگار به طور ذاتی با بیان رابطه بهتری دارن ولی مردان نه!
یه خاطره بگم: یه روز که خییییلی حالم گرفته بود و از دست همسرم دلخور بودم توی همین ویرگول خیلی اتفاقی یه متنی خوندم از پسری که در حین دعوا با دوست دخترش دست به قلم شده بود. نمیدونست چطور خودش رو تخلیه کنه و موقعیت رو مدیریت کنه و چند تا تلاشش برای بهتر کردن موقعیت هم با شکست مواجه شده بود (از همین تلاشها که همه مردا بلدن! خرید هدیه یا غذا یا همچین چیزایی، هر چیزی به جز درک و مکالمه!) و پناه آورده بود به نوشتن.
نوشتهاش واقعاً داغ داغ بود کاملاً مشخص بود وسط همون حسها داره مینویسه. عصبی بود، دلخور بود، ناامید بود، از تکرار این ناراحتیها کلافه بود، به طرف حق نمیداد ناراحت باشه ولی برای اینکه موضوع تموم شه معذرتخواهی کرده بود، غرورش رو خرد شده میدید، آزار دیده بود، خودش رو مستحق بیمحلی نمیدونست و کولهباری از این احوال.
او این تعابیر رو ننوشته بود فقط ماجرا رو توضیح داده بود و حسشو گفته بود مثلا اینکه «من دوست نداشتم جلوی همسایه سر من داد زده بشه ولی چیزی نگفتم چون دلم نمیخواست بحث پیش بیاد...» یه همچین چیزی.
بعد از خوندن این متن دلم میخواست به نویسنده بگم اگه همین متن رو بدی به دوست دخترت اوضاع از این رو به اون رو میشه. ممکنه کمی دعوا اوج بگیره و شاید هم قهر عمیقتر و طولانیتر بشه ولی اگه نگاهی دورنگر داشته باشی همین حرفهات باعث میشه او هم وقتی آروم شد به اشتباهاتی که هیچوقت به روش نیاوردی پی ببره و تو هم وقتی آروم شدی میبینی او هم حق داشته ازت ناراحت بشه و کمکم با شناخت و درک بیشتر دعواها و بحثها کمتر و کمتر میشه.
ولی براش ننوشتم چون تاریخ پست قدیمی بود و توی چند پست بعدیش دیدم که رابطهای که به نظرم (با توجه به پستهای قبلیش) خوب و پیشبرنده بوده از بین رفته😐
بعد از خوندن اون پست، کمی همسرم رو بیشتر درک کردم و احتمال دادم خیلی از ناگفتههای اون پسر ناگفتههای همسر من هم هست که من تا به حال به ذهنم نرسیده بود!
نمیدونم صحبت در مردان چه ثاتیری داره یا چه ضرری داره که ازش دوری میکنن (حدس میزنم ولی حدسم به درد خودم میخوره لازمه خودشون بهش برسن) ولی صحبت در زنان دریچهایه به شناخت، به آگاهی، به مدیریت، به قدرت.
باور کنید یا نه صحبت قدرتی همراه با لذت با خودش داره و اگه ازش استفاده نکنید یکی از زیباترینهای زندگی رو از دست دادین.
اگه کسی رو دوست دارین برای بهترین شدن رابطهاتون صحبت کردن رو یاد بگیرید. بشناسید و خودتون رو بشناسونید و راه این کار بیرونریزیه، راه این کار گفت و گو ئه.
مراقب خودتون، روحتون، جسمتون و رابطههاتون باشید چون شمایید که قدرت زیباتر کردن رو دارید.🌹