ساحل مرتضوی
ساحل مرتضوی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

100. جمهوری، کتاب هفتم، قسمت سوم

جامعه عقل‌سالار!
جامعه عقل‌سالار!


در ادامه پست قبلی در مورد زمامدار جامعه از نگاه سقراط صحبت می‌کنم.

سقراط با بیان دلایل مختلف موارد زیر را دانش‌های لازم برای زمامدار برای هدایت بهتر مردم می‌داند:

  • ریاضیات
  • هندسه
  • ستاره‌شناسی
  • و یک دانش که به نظر لازم است ولی هنوز کشف نشده است.

مایل نیستم در مورد چرایی اهمیت این دانش‌ها صحبت کنم بلکه فقط قصد داشتم تیتروار بیانش کنم ولی باید توجه کرد که در یونان باستان (و همین امروز هم ) این نگاه وجود داشت (و دارد) که زبان طبیعت اعداد و ریاضی است و با دانستن آنها می‌توان به درک حقیقت رسید و نیز باید به یاد آورد که هندسه خیلی زودتر از ریاضی رشد کرد شاید به دلیل ماهیت تصویری بودنش!

آنچه برای من مهم است این بود که نگاه سقراط به دانش چیست خود سقراط می‌گوید دانش برای افراد همان عاملی است که باعث پاره شدن زنجیر پای زندانی در غار می‌شود و خب با این نگاه برای دیدن نور حقیقی حتماً باید ابتدا ابزار پاره کردن زنجیر را مهیا کرد.

در ادامه‌ی کتاب هفتم سقراط یک برنامه منظم برای اعضای جامعه پیشنهاد می‌کند:

  • تا 20سالگی تمرکز بر تربیت بدنی است هرچند موارد دیگر هم آموخته می‌شود.
  • از 20سالگی افراد منتخب مروری بر دانش‌های خود خواهند داشت و پیوند آنها را درک خواهند کرد. در مورد محتوا در متن‌های قبل مفصل گفته‌ام.(این توجه به پیوند علوم چیز شگفت و مهمی بوده و هست، ما امروز با انبوه آگاهی و حتی دانشِ جسته گریخته و جزیره‌وار مواجه هستیم که به کسی نیاز داریم که این دانسته‌ها را به هم ربط داده و کاربردی‌اش کند! کاری که به نظر من در آموزش و پرورش باید انجام شود)
  • از 30سالگی افراد وارد آموزش و تمرین دیالکتیک می‌شوند. این واژه داستان دارد در پست بعد واضحش خواهم کرد.
  • بعد از 5سال از آموزش دیالکتیک افراد باید به غار بازگردند و یاران خود را هدایت کنند.
  • بعد از 15 سال، یعنی در 50سالگی افراد می‌توانند روح خود را متوجه روشنایی حقیقی سازند. (تعهد تحصیلی‌شون تموم میشه😁)

جمع‌بندی نهایی سقراط:

  • دوستان راستین دانش یعنی فیلسوفان، زمامدار شوند
  • زمامداران به جاه و مقام ظاهری علاقه‌ای ندارند
  • عدالت ضروری‌ترین چیز است
  • هدف خدمت به جامعه است

پس:

  • همه شهرنشینانِ بالای ده سال به روستا می‌روند و کودکان در شهر می‌مانند.
  • کودکان در شهر با روشی که مفصل بیان شد تربیت می‌شوند.
  • در نتیجه‌ی این تربیت دولتی به وجود می‌آید که برای خود و جامعه سودمند است.
آیا واقعاً با این روش زمامدار خوب تربیت می‌شود و آیا اگر در یک نسل چنین شود آن نسل‌های طلایی در ادامه نیز به همان روش ادامه خواهند داد؟ یا این روش هم مثل بسیاری از ایده‌های زیبا در عمل می‌لنگد!؟


فلسفهافلاطونآرمانشهر
هر چیزی که شوق نوشتن رو در من ایجاد کنه میاد اینجا بلکه برای یک نفر دیگه هم جذاب باشه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید