برای من گالیله خیلی جذاب است درست برعکسِ نیوتون. چرا اینقدر گالیله و نیوتون را با هم مقایسه میکنم؟
چون شروع علم به معنای امروزی با این دو نفر است و این دو چنان نزدیک و چنان اثرگذارند که ناخواسته در صف پیشگامان علم قرار میگیرند. فاصله مکانی و زمانی آنان تفاوتهای جالبی را ایجاد میکند و شباهت موضوعاتی که بررسی کردهاند نیز سرِ نخ علم را به جای محکمی گره میزند.
بعد از اینکه خوانشم از نیوتون و گالیله به جای مناسبی رسید حتماً از این دو مفصل خواهم نوشت ولی در این لحظه فقط قصد دارم بگویم تصادف جالبی در تاریخ داریم که درست کریسمس بعد از مرگ گالیله، نیوتون به دنیا آمد، گویی جهان مقرر کرد شخصی باشد که راه گالیله را ادامه دهد و این ادامهدهنده دیر نیاید و دیگر در ایتالیا نیز نباشد.
به نظر من اولین لکه ننگ دادگاههایی که از آنان باخبریم مربوط است به دادگاه سقراط (که در این پست دربارهاش نوشتهام) و دومین ننگ مربوط است به دادگاه گالیله.
توضیحات کاملم بماند برای بعد...