و باز هم این پست ادامه پست قبلی است...
سقراط در بحث با کالیکلس به سیاست و وظایف مردان سیاسی میرسد. نظر سقراط این است که مرد سیاسی وظیفه دارد مردمان را بهتر کند و اگر مردی سیاسی باعث شد مردم از قبل خود بدتر شوند وظیفهاش را به درستی انجام نداده است.
این حرف معقول به نظر میآید ولی بیایید به مثالی که خود سقراط میزند دقت کنیم:
سقراط میگوید پریکلس زمانی بر مردم فرمانروایی کرد و اگر او را مرد سیاسی خوبی بنامیم یعنی او در بهتر شدن مردم موفق شده است ولی در واقع در زمان او مردمانی که آرام بودند عنانگیسخته شدند! مردمان بدتر شدند پی پریکلس خوب نبوده است.
از خوب بودن یا نبودن سیاست پریکلس بگذریم من چند سوال دارم:
آیا اگر در دورانی مردمان به هر دلیلی (ناشی از داناتر شدن، مطالبهگر شدن، فراغت بیشتر یافتن و سایر دلایل) معترض حکومت و سیاست شوند یعنی بدتر شدهاند؟ آیا به راستی آنگونه که سقراط میگوید انسانِ عادل رام است؟ فکر به این موارد با شما... فقط یادآوری کنم اعتراض مدنی و مطالبهگری با کشتار و رفتارهای غیرمدنی متفاوت است.
عین عبارات سقراط را در ادامه مینویسم:
"... تنها این سخن تصدیق شد که آدمی باید از ارتکاب ظلم بیشتر بهراسد تا تحمل ظلم و همه کوشش انسان باید صرف آن شود که چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی اجتماعی به راستی نیک باشد نه اینکه به دیده مردمان نیک بنماید... و از هرگونه چاپلوسی چه در برابر خویش چه در برابر دیگران بپرهیزد و سخنوری و هر هنر دیگر را فقط برای خدمت به عدالت به کار بندد..."
بالاخره! رساله گرگیاس تمام شد.?