ویرگول
ورودثبت نام
ساحل مرتضوی
ساحل مرتضوی
خواندن ۳ دقیقه·۱۰ ماه پیش

88. جمهوری، کتاب دوم

این پست ادامه پست قبل است...

جمهوری، کتاب دوم:

در کتاب اول بحثی بر سر عدالت و برتری یا نابرتری! عدل بر ظلم شکل گرفت ولی نتیجه‌ای اساسی گرفته نشد. کتاب اول را می‌توان مقدمه‌ای برای جمهوری دانست. مقدمه‌ای که در آن:

  • موضوع اصلی بیان شد
  • چرایی اهمیت موضوع اصلی تفهیم شد
  • نگاه توده مردم بیان شد
  • نقدی بر نگاه مخالفان ارائه شد

حال در کتاب دوم بحث ادامه می‌یابد: عدالت چیست؟

در این پست نیز من قسمتهای جالب توجهم را می‌نویسم.

یک:

چیزهای خوب سه دسته‌اند:

  1. برای خودشان می‌خواهیمشان مثل شادی
  2. برای خودشان و نیز سودی که دارند می‌خواهیمشان مثل سلامتی
  3. برای سودشان می‌خواهیمشان و رسیدن به آنها با رنج همراه است مثل ورزش

از نظر سقراط عدالت در دسته دوم است و از نظر مردم در دسته سوم.

دو:

نگاه توده مردم در این کتاب به تفصیل بیان می‌شود که چرا ظلم خوب است و عدل خوب نیست. نگاه جالبی است و توصیفاتش نیز با واقعیت منطبق است زیرا واقعاً ظالم از رفاه زندگی، حداقل آسایشی که مربوط به قدرت و مال است، بهره‌مند می‌گردد. توصیف کامل این نگاه از یافتن وجهه اجتماعی ظالم تا شکنجه شدن عادل خواندنی است که می‌توانید بخوانیدش.

سه:

ایرادی بر آموزگاران وارد کردند که به شاگردان فقط از مزایای عدالت می‌گویند ولی هیچگاه خود عدل را نمی‌ستایند. به راستی همین‌طور نیست؟

نه فقط آموزگاران، همه اغلب می‌گوییم شخص عادل محترم است، از فلان چیز بهره‌مند یا از بهمان عقوبت دور است ولی نمی‌گوییم که خود عدل فارغ از مزایای اجتماعیِ بیرونی چه سودی برای خود فرد دارد، سودی درونی. به طور کلی عدل در ذات خود چه ویژگی‌های قابل ستایشی دارد.

چهار:

برای رسیدن به عدل تصمیم گرفتند جامعه‌ای خیالی بسازند تا به تعریف عدل پی ببرند. فکر کردند اگر ماهیت عدالت در جامعه روشن شود شاید بتوانند به مقصود اصلی خود برسند.
  • چرا جامعه شکل می‌گیرد؟ چون یک فرد به تنهایی نمی‌تواند نیازهای خود را تامین کند.
  • انسان چه نیازهایی دارد؟ اساسی‌ترین‌ها خوراک و مسکن و پوشاک است.
  • پس جامعه به کشاورز و بافنده و بنا نیاز دارد و اینها خود به نجار و آهنگر و برخی مشاغل دیگر نیازمندند.
  • برای کشاورزی و خوراک به گله و چوپان نیز نیاز است.
  • برای دریافت سایر مایحتاج به بازرگان و کاسب نیز احتیاج است.
  • برای رفت و آمد بازرگان در دریا دریانورد هم می‌خواهند.
  • خلاصه جمعی از مشاغلی که نام برده شد لازم است.

در این حالت مردم می‌توانند به راحتی زندگی کنند و بخورند و بنوشند و معاشرت کنند و روزگار بگذرانند. سقراط این جامعه و این مشاغل را کافی می‌داند ولی یارش در طلب جامعه‌ای توانگر است با انواع تجملات. پس جامعه باید بزرگتر شود...

در جامعه توانگرتر صیاد و رقاص و شاعر و هنرمند و بسیاری افراد دیگر لازم است و چون طرز زندگی متفاوت خواهد شد به پزشک نیاز بیشتری خواهد بود و

  • چون افراد زیادترند پس زمین بیشتری لازم است
  • چون زمین محدود است باید به زمین همسایه تجاوز کرد
  • چون تجاوز شود جنگ رخ می‌دهد
  • برای جنگ سپاهی لازم است

یک فرد سپاهی کیست؟ (این سپاه را از آن سپاه تمییز دهید!😁)

  • نگهبانی تیزهوش
  • چالاک در تعقیب
  • نیرومند
  • شجاع
  • با هموطنان مهربان و با دشمن سختگیر (توضیحات زیبای مربوط به این مورد را رها می‌کنم)

سپاهی را چگونه تربیت باید کرد؟

  • تربیت تن یعنی ورزش
  • تربیت روح یعنی تربیت معنوی

تربیت معنوی چیست؟

یکی از روشها قصه است. داستانهایی که راست است باید گفته شود. قصه‌ها باید شرایط داشته باشند:

  • در قصه‌ها خدا فقط منشأ چیزهای خوب است و از خدا بدی نمی‌رسد.
  • در قصه‌ها خدایان جادوگر و ساحر نیستند و کسی را فریب نمی‌دهند.

ادامه این ماجرا بماند برای کتاب سوم...


افلاطونفلسفهجامعهچالش تاریخ و ادبیات جهانتاریخ و ادبیات جهان
هر چیزی که شوق نوشتن رو در من ایجاد کنه میاد اینجا بلکه برای یک نفر دیگه هم جذاب باشه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید