سر دادن
جان دادن
چه ارزد
در برابر چشمان مستش
خمار و مست میشوم
در نگاه های عمیق
و بی حواسی اش
رخساره اش را نگویم
قرص جمال است
که ماه در برابرش
سر فرود میآورد
شقایق پاکی پودنک