این جمله ی معرف که هرچه میخواهد دل تنگت بگو بعضی اوقات در بین زوج ها عجیب دردسرساز می شود. تصور کنید شما از پارتنر یا همسر خود ناراحت هستید و هرچی که به ذهنتان می آید در لحظه بیان کنید! بله خب با بیان ناراحتی بدون در نظر گرفتن کلمات صرفا هیجان شما تخلیه می شود ولی طرف مقابلتان چه طور؟واکنش او چه خواهد بود؟ بله درست حدس زدید این درست نقطه شروع جنگی بزرگ تر است!
دیوارهای احترام یکی پس از دیگری فرو میریزد و در انتها جز کوهی از دلخوری ها چیزی باقی نمی ماند.
ولی درست در همین لحظه بیاید یکبار دیگر مثل فیلم های سینمایی به عقب برگردیم، به خودتان بگویید هرچه دل تنگت میخواهد نگو! خب اینجا این سوال پیش میاد که پس من چه جوری ناراحتی خودم را ابراز کنم؟
و اینجاست که میتوانیم از مهارتی نام ببریم به اسم مهارت ارتباطی!
مهارتی که این روزها حسابی مظلوم واقع شده و آدم ها حوصله ی استفاده از آن را ندارند. من اینجا سعی میکنم چند نکته هرچند کوتاه در خصوص برقراری ارتباط و مهارت ارتباطی به شما یاد بدهم.
اول از همه ما باید بدانیم ارتباط به معنای ارسال و دریافت پیام است. موضوعی که در بالا راجب آن حرف زدم اینجا قابل مشاهده است یعنی اینکه شما موقع ناراحتی پیام را می فرستید ولی به دلیل ارسال بد پیام جواب دریافت نمی کنید یا جواب اشتباه دریافت می کنید.
حالا سوالی که پیش میاد این هست که پیام درست چه طور فرستاده میشه؟
همیشه به خاطر داشته باشید که برای ابراز ناراحتی یا مشکل خود جمله خود را با ضمیر من شروع کنید مثل این جمله : من از دستت ناراحتم به دلیل اینکه روز تولد من رو فراموش کردی و انتظار داشتم جایی یادداشت کرده بودی یا بهم پیام میدادی
و هزاران مثال که میتواند با ضمیر من شروع شود و بعد احساس شما(ناراحتی، عصانیت و ....) بیان شود و در انتها انتظار خود را بگویید.این را به خاطر بسپارید استفاده از ضمیر تو در ابتدای جمله همیشه با گارد گرفتن طرف مقابل همراه خواهدبود.
نکته ی مهمی که وجود دارد هیچ وقت سعی نکنید با تیکه پرانی و غیر مستقیم حرف زدن ناراحتی خود را ابراز کنید که اینها ماده های سمی رابطه است!
مهارت ارتباطی یکی از هفت مهارت زندگی است که هر انسانی برای بهبود کیفیت زندگی خود نیاز دارد آن را بیاموزد.
امید است که با خواندن نوشته ی من از این به بعد به سبک ارتباطی خود بیشتر توجه کنید.