اگر همیشه به دنبال یافتن معنای زندگی باشی، هرگز واقعاً زندگی نمیکنی.
رمان کتابخانه نیمه شب (به زبان اصل: The Midnight Library) به قلم مت هیگ (Matt Haig) نویسنده انگلیسی در سال 2020 منتشر شد و خیلی سریع برای خود در بین پرفروش ترین و مشهور ترین کتاب ها جایگاهی ساخت توسط نیویورک تایمز و واشینگتن پست به عنوان یکی از پرقروش ترین کتاب ها معرفی شد؛ همچنین توانست عنوان یکی از بهترین کتاب های آمازون و واشینگتن پست را کسب کند و به فروش بسیار بالایی در تمام دنیا برسد.
از دیگر آثار مت هیگ می توان به کتاب چگونه زمان را متوقف کنیم (How to Stop Time) که در سال 2017 منتشر شد، و کتاب دلایلی برای زنده ماندن (Reasons to Stay Alive) که در سال 2015 اشاره کرد.
آنچه که تماشا میکنی، اهمیتی ندارد؛ آنچه که میبینی، مهم است.
کتاب خانه نیمه شب، کتابی روانشناسی و فلسفی است که شما را با خود به درون داستان نورا می برد (شخصیت اصلی کتاب) فردی افسرده که امید به زندگی اش را از دست داده است دیگر تصمیمی برای ادامه زندگی ندارد؛ کسی که همچنان درگیر گذشته خود و همچنین تصمیماتی است که در گذشته گرفته است و در نهایت تصمیم می گیرد که به زندگی خود خاتمه دهد و پس این کار در کمال تعجب به دنیایی عجیب دخول می کند؛ کتابخانه ای بزرگ که زمان و مکان در آن معنایی ندارد. کتابخانه ای که مملو از کتاب است اما نه هر کتابی؛ بلکه کتاب هایی که صفحه صفحه شان، صفحه های زندگی اورا ثبت کرده اند و علاوه بر آن، کتاب ها او را خطوط زمانی مختلف می برند و نشانش می دهند که هر تصمیم زندگی آن در آینده چگونه می توانست نمود پیدا کند. ...
دانش واقعی آن است که بدانی هیچچیز نمیدانی.
زندگی چون رود روانی است که باید از جاری بودن، خنکی، سرزندگی و طراوت آن لذت برد. سختی های زندگی باعث زیباتر شدن آن و هم چنین خوش طعم کردن آن می شوند درست به مانند فلفل که ممکن است اشکمان را در بیاورد و در عین حال باعث طعم گرفتن و خوشمزگی غذا می شود؛ سختی های زندگی م باعث طعم بخشیدن به آن می شوند.
مت هیگ با سوار کردن ما بر کتاب و به پرواز در آوردنمان بر خطوط زمانی گوناگون زندگی نورا، جنبه های مختلفی را از زندگی او نشانمان می دهد. شاید در برهه ای از زمان تصمیمی از سر اجبار و یا با شک و تردید گرفته باشید ولی در آینده نباید حسرت آن را بخورید. همانطور که با قایق نمی توان از آبشار بالا رفت، تصمیمات گرفته شده در گذشته را هم نمی توان تغییر داد و باید بر جریان رود زندگی قایق خود را هدایت کرد. این قایق را باید در بهترین مسیر رود حرکت داد که به مقصد دلخواه برسد و نباید آن را به امان خود رها کرد و گفت هرچه بادا باد و اجازه داد که رود قایق را به مقصدی نامعلوم براند.
اگه همیشه دنبال معنای زندگی بگردی، هرگز زندگی نمیکنی.
این بررسی و معرفی برای چالش کتابخوانی طاقچه در دی ماه نوشته شده. اگر به خواندن کتاب های فلسفی و همچین رمان های جذاب خارجی علاقه مند هستید و همچنین دوست دارید موقع خواندن کتاب عینک فلسفه بر روی چشمان خود بگذارید و اشعه های روانشناسی بر چشمانتان بتابد خواندن این کتاب را به شما پیشنهاد می کنم. نسخه ای به شما پیشنهاد می کنم کتابخوانه نیمه شب با ترجمه آقای محمدصالح نورانیزاده از نشر کولهپشتی که رای دهندگان بیشتری آن را توصیه کرده اند و می توانید آن را از اپلیکیشن طاقچه دریافت کنید.