بدست آوردن اطلاعات از یک پسر نوجوان، اگر ناممکن نباشد، دشوار باشد. آنها به دلیل کلیشه‌ها به اغلب سوالات پاسخ تک‌کلمه‌ای می‌دهند، از ارتباط چشمی پرهیز می‌کنند و کم حرف می‌زنند. در اینجا پنج راه برای والدین و سایر مراقبین و مربیان وجود دارد که این موانع را پشت سر بگذارند و یاد بگیرند که چگونه با پسران درباره سلامت روانی صحبت کنند.
اکثر پسران به اندازه همتایان دختر خود از نظر کلامی پرکار نیستند. بسیاری از پسران شرطی شده‌اند که احساسات خود را نشان ندهند. پس والدین و مراقبت‌گران باید به نشانه‌هایی که از سمت پسران ارسال می‌شود توجه بیشتری داشته باشند و به همان چند کلمه ای که پسران می‌گویند توجه بیشتری کنند. به عنوان والدین و مراقبتگر، شما باید بیشتر و با توجه‌تر به پسران گوش دهید.
موثرترین رویکرد در مورد سلامت روانی یک پسر نوجوان از طریق تماشا کردن و گوش دادن حاصل می‌شود. به دنبال تغییراتی در خواب، خلق و خو، میزان تحریک پذیری و عادات غذایی باشید. فشار بر ارتباط کلامی همیشه ضروری یا مفید نیست. وقتی یک پسر از نظر احساسی بی ثبات است، می تواند سوالات مکرر شما را به عنوان کنجکاوی یا میل به قضاوت برداشت کند و ممکن است حالت دفاعی به خود بگیرد و حتی کمتر از قبل حرف بزند. گوش دادن فعال، به جلب اعتماد او کمک می‌کند و با گذشت زمان، صحبت کردن او بیشتر می شود.
هنگامی که والدین و سایر بزرگسالان آسیب پذیر هستند و در مورد احساسات خود آشکارا صحبت می‌کنند، و در عین حال به مرزهای یکدیگر نیز احترام می‌گذارند، پسران اینگونه تعاملات را یاد می‌گیرند. اگر مرد دیگری مانند پدر یا مربی مایل باشد در مورد احساسات و مشکلات مرتبط با سلامت روان مردان صحبت کند، پسران نوجوان برای ابراز احساسات خود تشویق می‌شوند و حس امنیت خواهند کرد.
برقراری ارتباط صادقانه مستلزم پذیرش، شفقت و نگرشی بدون قضاوت است. یکی از رایج‌ترین اشتباهات بزرگسالان این است که به پسران می‌گویند احساسات آنها غیرقابل قبول یا شرم آور است. پیام‌های پراکنده مانند "بزرگ شوید"، "مرد باشید" یا "با آن کنار بیایید" این پیغام را ارسال می‌کند که نشان دادن آسیب پذیری اشتباه است. این نوع پیام‌ها، چه صریح و چه ضمنی، مانع از آن می‌شود که پسران آنچه را که احساس می‌کنند به اشتراک بگذارند و یا به والدین بگویند که به کمک نیاز دارند.
این که سلامت روان مردان چگونه در خانه درک می‌شود و مورد بحث قرار می‌گیرد ، مستقیماً بر نحوه ارتباط یک پسر نوجوان با این موضوع و اینکه چقدر مایل به بحث در مورد آن است تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، اگر یک دوست یا یکی از اعضای خانواده برای سلامت روانی‌اش تحت درمان قرار می‌گیرد، در مورد آن با یکدیگر صحبت کنید.
داستان‌های الهام بخش درباره افراد مشهور که با سلامت روانی یا اعتیاد دست و پنجه نرم می‌کنند، فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی در مورد این موضوعات و پست‌هایی که درباره‌ی سلامت روان پسران باشد، همگی می‌توانند به عنوان دریچه‌ای برای صحبت در مورد سلامت روان پسران عمل کنند. به دنبال فرصت هایی برای تشویق آموزش بهداشت روان از طریق مدرسه یا سایر فعالیت‌ها باشید. والدینی که در مورد سلامت روان آموزش دیده‌اند، چنین طرز فکری را در فرزندشان تشویق می‌کنند.
یک قانون خوب برای پرسیدن اغلب سوالات شخصی یا احساسی این است که دوبار سوال خود را مطرح سازید. در اولین اجازه دهید پسران بدانند که به دانستن حال آنها مایل هستید. و با دوباره پرسیدن سوال، نشان می‌دهید که حال او برایتان مهم است. اما بیش از این باعث می‌شود که شما تهاجمی یا فضول به نظر برسید و اگر او آماده‌ی صحبت نباشد بدتر هم می‌شود. نشان دادن نگرانی و در عین حال احترام گذاشتن به فضای شخصی، اعتماد او را جلب می‌کند. ثابت شده‌است که روابط قابل اعتماد بین والدین و نوجوانان خطر اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد.
بعضی اوقات، صادقانه ترین و صمیمی‌ترین ارتباط زمانی اتفاق می‌افتد که برنامه ریزی نشده است، برای مثال هنگام رانندگی، کار با یکدیگر و یا هنگام ورزش کردن. بنابراین آمادگی برای گوش دادن و صحبت کردن بسیار مهم است.
علاوه بر این، هنگامی که یک پسر نوجوان در حال برقراری ارتباط کلامی است، حرف او را قطع نکنید. شما همیشه این فرصت را خواهید داشت که بازخورد و مشاوره‌ی خود را ارائه دهید، اما اگر به او اجازه ندهید صحبت خود را به پایان برساند، ممکن است به طور کلی صحبت خود را متوقف کند. حتی اگر آنچه می شنوید ترسناک یا ناراحت کننده است، آرامش خود را حفظ کنید و هنگامی که او آماده است تا از شما بشنود، به او اطمینان دهید که با یکدیگر طوفان ناملایمات را پشت سر خواهید گذاشت.
به طور خلاصه، به پسران گوش دهید و آنها را مشاهده کنید و سپس فرصت‌هایی را ایجاد کنید تا با هم درباره سلامت روان مردان بیشتر بیاموزید. صبر، پذیرش و عشق بی قید و شرط پایه‌ای را ایجاد می کند که یک پسر نوجوان بر اساس آن احساس امنیت می‌کند تا احساسات درونی خود را به اشتراک بگذارد.
