آسیبپذیری، تردید، ریسک و قرار گرفتن در معرض احساسات واقعی است. این احساس ناپایدار، زمانی که از ناحیه راحتی خود خارج شوید پدیدار میگردد. اما در واقع بدون پذیرش و تجربهی آسیبپذیری، هیچ عشق، تعلق و شادی وجود ندارد.
فرض کنید که بعد از خواندن تعدادی مقاله در رابطه با فواید یوگا، تصمیم میگیرید که آن را امتحان کنید. شما یک تشک خریداری میکنید و در کلاس نزدیک خانه خود ثبت نام میکنید. در جلسه ی اول، با دیدن دانش آموزان دیگر کلاس که با اعتماد به نفس کامل در حال قدم زدن هستند، احساس عجیبی میکنید. ضربان قلب شما افزایش مییابد، کف دستهایتان عرق میکند و با خود فکر میکنید، چرا ایده ی انجام چنین کاری به سرم زد؟
این احساس لرزان، آسیبپذیری است و باعث میشود که شما بخواهید به سرعت به خانه برگردید، جایی که میتوانید از قضاوت های احتمالی دیگران و نیز تجربه تلخ ترس های خود فرار کنید. درحالی که این رفتار هیچ کمکی به شما نخواهد کرد.
دکتربرنه براون پس از دوازده سال مطالعه ی آسیبپذیری و شرم، به یک نتیجه شگفتآور رسید.آن چیزی که ما را میترساند، درواقع برای ما خوب است؛ زیرا آسیبپذیری، پتانسیل این را دارد که خود را به شادی تبدیل کند.
آسیبپذیری چیست و چرا برای ما مفید است؟
برنه براون درکتاب جدید خود آسیبپذیری را، تردید، ریسک و قرار گرفتن در معرض احساسات واقعی توصیف میکند. بنا به گفته ی او این احساس ناپایدار، زمانی که از ناحیه راحتی خود خارج شوید و یا هنگامی که با انجام کاری، کنترل احساسات خود را از دست دهید (برانگیختگی احساسی)، پدیدار میگردد.
به گفته برنه براون، استاد و محقق آسیبپذیری در دانشگاه هیوستون آسیبپذیری، هسته، قلب و مرکز تجربیات معنیدار بشر است.
باور غلط : آسیبپذیری نشانگر ضعف است.
باور صحیح : آسیبپذیری زادگاه عشق، تعلق، شجاعت شادی، همدلی و خلاقیت است.
کتاب دکتر براون برخی از باورهای غلط ذهنی در مورد آسیبپذیری را از بین میبرد، که از میان آنها میتوان به جمله متداول ((آسیبپذیری نشانه ضعف است)) اشاره کرد.
وقتی به مواقعی فکر میکنیم که احساس آسیبپذیری کردیم، درواقع به یاد میآوریم که اوقات شجاعت زیادی نیز به همراه آن بوده است؛ مانند زمان تصمیمگیری برای قرار دادن والدین بیمارخود در بخش مراقبت بیمارستان و یا زمانی که احساساتمان را با شخص دیگری به اشتراک میگذاریم و یا خواهان بخشش هستیم. (شجاعت و ترس در کنار هم هستند.)
فرار از آسیبپذیر فقط آن را بزرگتر و شما را درماندهتر و قربانیتر میکند.
دکتر براون میگوید: «آنچه اکثر ما از درک آن ناکام هستیم، این است که آسیبپذیری در حقیقت، مهد احساسات و تجربیاتی است که همیشه به دنبال آن هستیم.» «آسیبپذیری زادگاه عشق، تعلق، شجاعت شادی، همدلی و خلاقیت است.»
بنابراین، اگر رنج رفتن به آن کلاس یوگای جدید را تحمل کنید، به طور همزمان میتوانید فرصت پیدا کردن دوستان جدید و احساس خوب ناشی از آن را به خودتان هدیه کنید. همچنین یک عادت سالم و جدید را یاد بگیرید؛ درحالیکه اگر برای فرار از حس آسیب دیدن خود به خانه فرار میکردید، چیزی به جز گفت و گوهای ذهنی تخریبگر نظیر گزاره ی ((من بهاندازه کافی خوب نیستم))، نصیبتان نمیشد.
آنچه برای جلوگیری از آسیبپذیری انجام میدهیم
این حس نا امنی در همه ی ما وجود دارد و آنقدر قوی است که اغلب ما برای جلوگیری از موقعیتهایی که ممکن است در آن، احساس آسیب دیدن کنیم، فرار میکنیم. در ادامه براساس صحبتهای دکتر براون در دانشگاه مینسوتا، به برخی از روشهای فرار از احساس آسیبپذیری اشاره میشود.
ما هرروز صبح بعد از بیدار شدن، یک «زره بلند» عاطفی میپوشیم تا از آسیب شرم، اضطراب، عدم اطمینان و ترس خودداری کنیم. این زره خاص (روشهای دفاعی) از فردی به فرد دیگر تغییر میکند، اما معمولاً حول یکی از سه محور زیر میچرخد. توجه کنید، آیا این صداها برای شما آشنا نیست؟
همه این نوع زرهها میتوانند در لحظه احساس امنیت و «کنترل» به ما القا کنند، اما حقیقت امر این است که آنها به ما آسیب بیشتری میرسانند.
بنا به گفته ی دکتر براون، کمالگرایی سپر 20 تنی استکه به اشتباه تصور محافظت از خود را به ما میدهد، درحالیکه کمالگرایی تنها مانع از دیده شدن ما از دنیای بیرون و دریافت حس دوست داشتن میشود.
همچنین بیحس کردن خود نیز تنها به احساسات ما صدمه میزند، زیرا حذف کردن حس ترس، بهطور همزمان موجب حذف شدن حس شادمانی میشود.
از سوی دیگر، تلاش برای تصور بدترین حالت در لحظات شادی (مانند عدم توانایی در آغوش گرفتن فرزندتان بدون نگرانی از اتفاقهای بد آینده) یک پدیده رایج است. علت سادهی ناتوانی ما در لذت بردن از حس شادی، تلاش برای مبارزه با حس آسیبپذیری است. غافل از اینکه اینگونه رفتارها نتیجهای جز درماندگی ندارد.
بدون پذیرش و تجربهی آسیبپذیری، هیچ عشق، تعلق و شادی وجود ندارد.
شناسایی موقعیتها:
چند راهکار: