ویرگول
ورودثبت نام
NightShade
NightShade
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

پستی جدا از همه چی…

دراز کشیدم به سقف نگاه می کنم ، سقفی که آه می کشد ! تو از کدام ارتفاع سقوط می کنی ! خیال افتادنت چه دلپذیر بود ، پیری ام در این مسیر جوان شد ! نیفتادی و دیر نشد !…


من : یکم فک کن !

وجدان : به چی فک کنم ? برا نوشتنتم من باید فک کنم ?!

من : خب ناسلامتی وجدانیا !! وجدان اگه نتونه از پس این کارا بربیاد ، به چه دردی می خوره ?!!

وجدان : من مثل وجدانای بقیه وقت صدا نیستم که !

همون طور که میدونی ، منم جسم دارم !

من : جسمی که فقط من می تونم ببینم ، حتی حیوونام نمی بیننت ، خب اون وقت بیشتر شبیه روحی تا جسم !

وجدان : ………

من : می دونستم حرفی نداری .

وجدان : چرا اتفاقا دارم ؛ الان کیه داره دیالوگ برات میسازه ?!!

من : ………

وجدان : حالا تو کم آوردی ، نه ?!

من : اصَن ولش کن ! وقتایی که نصیحتم نمی کنی ، کجا می ری ?

وجدان : مثلا بحثو عوض کردی ?

من : حالا مهمه ?!

وجدان : خیل خوب بابا ، حالا بذار من یه سوال بپرسم ، ما فقط هفت سال اختلاف سنی داریم ?

من : نه پَ ! اگه یادت باشه وقتی هفت سالم بود بوجودت آوردم. اونم زنگ فارسی ?

فقط نمی دونم چرا همیشه تخیلات عجیب و باحال من زنگای کلاسی شکل می گیره .

وجدان : حتما زنگای کلاسی مغزت بیشتر کار میفته !

من : شاید…

وجدان : اه ! برو این میناتو ساکت کن صداش رو مخمه !!!

من : چیکار کنم مثلا ، برم بگم مینا جون میشه ساکت شی…مثلا گوش میده !

وجدان : چه بدونم ، بیهوشش کن !!

من : اگه خدمت دیگه ای داری در خدمتم !!

وجدان : ????

من : خب آهوی فلان فلان ، دیگه چه خبر !?

وجدان : آهوی پرنده ی شاخ دار رنگین کمونی ؛ منظورت همینه ?!

من : قصد دارم عوض کنم ، خیلی شخمیه !

وجدان : خب مگه مجبوری ، همون لایرا صدام کن.

من : باشه بابا ?



سلام من الیکم ! گفتم یه پست متفرقه بذارم ، که تقریبا همه چی توش باشه . یکم از اتفاقات روزمررو باهم مرور کنیم بد نیس. اون بالام داشتم با وجدانم بگو مگو می کردم ؛ البته تظاهر می کردیم که دعوا می کنیم ?

از اینا بگذریم ؛ حالا که این پستم متفرقس ، یکم فضا رو فان کنیم :

خلاقیت در حد لالیگا ??
خلاقیت در حد لالیگا ??
اینو کجای دلم بذارم ?
اینو کجای دلم بذارم ?
هر کی فیلم تبدیل شوندگانو دیده باشه اینو درک می کنه ?
هر کی فیلم تبدیل شوندگانو دیده باشه اینو درک می کنه ?


حرفی ندارم ??
حرفی ندارم ??
هرکی به مفهوم این عکس پی برد ، تو کامنتا بهم بگه ?
هرکی به مفهوم این عکس پی برد ، تو کامنتا بهم بگه ?


خدا وکیلی خرو از کجا در آورده ?
خدا وکیلی خرو از کجا در آورده ?
???
???


شمشیر جومونگ !!!!
شمشیر جومونگ !!!!
فقط موندم اون طنابو چطوری بسته بهش ?
فقط موندم اون طنابو چطوری بسته بهش ?


سیبیل اون بنده خدا ، خیلی وقته تجزیه شده رفته
سیبیل اون بنده خدا ، خیلی وقته تجزیه شده رفته
??
??

اینو بگم تا یادم نرفته ؛ برا یکی از دوستام اکانت ویرگول درست کردم . اومد تو پیجم ، اولین چیزی که از من پرسید این بود : سَرَطان سفید چیه ?!!!

ناموسا چطوری سُلطانو سَرَطان خوند ??

قیافه من تو اون لحظه :

لطفا همین طور که دارین این عکسو نگا می کنین ، ویدیو زیرم باز کنین
لطفا همین طور که دارین این عکسو نگا می کنین ، ویدیو زیرم باز کنین


https://www.aparat.com/v/l1aCb/

دو خبر تازه دارم ، اول از همه مینا خریدم . در واقعداشتم مرغ عشقامو پس دادم عوضش اینو گرفتم:

سانسورو حال می کنید !
سانسورو حال می کنید !

فعلا لالمونی گرفته ولی تا یکم بعد فقط زِر می زنه!


و خبر تازه دوم ؛ می خوام برم کلاس نویسندگی !!

پیش دختر داییم ، رستا جون ! البته تا ترم بعدی شروع شه ، رستا فارغ النوشتن میشه ?

چت من و رستا :

قصد دارم بعد کلاس نویسندگی ، یه داستان جدید بنویسم که خودم شخصیت اصلیشم . البته اینم بگم که می خوام کلاس نقاشیم برم . این طوری نقاشیای داستانام از حالت کاریکاتوری میان بیرون و شکل متفاوتی به خودشون می گیرن.

نمی دونم چقدر طول بکشه ولی اینو بدونید که اگه زمانش فرا برسه ، ویرگولو براتون گلستان می کنم ?


بریم یکم با هم پرسشنامه داشته باشیم :

1 : چه خبر ? حال و اوضاع خوبه ?

2 : اگه قرار بود یه شخصیت یا یه موجود افسانه ای معروفو زنده می کردی ، کیو زنده می کردی ?

3 : زشتی یا خوشگل (چون به من مربوط نمیشه ، جوابم ند

3 : زشتی یا خوشگل (چون به من مربوط نمیشه ، جوابم ندی مهم نیس)?

4 : از کدوم فیلم یا کارتون بدت میاد (خودم به شخصه از دختر کفشدوزکی بدم میاد ?)?

5 : دوست داری چجوری بمیری ?!(سوای چرتان پرتان!)

6 : مسخره و احمقانه ترین چیزی که شنیدی ، چی بوده ?

7 : حالا کدوم فیلم یا کارتونو دوس داری ?

8 : از کدوم سریال ایرانی بدت میاد ?

9 : بزرگ ترین کرمی که داری چیه ? (همون بزرگ ترین مَرَضی که داری چیه)

10 : چند درصد از خودت بدت میاد ? چند درصد خودتو دوست داری ?

11 : چه نوع ژانری رو می پسندی ?

12 : دوست داری پرواز کنی یا عین یه سوسمار دریایی شنا کنی ?

13 : بر می گرده به زمان دایناسورا یا میری به زمانی که هیچ وقت اونجا نبودی ? (آینده خیلی دور)

14 : دختری یا پسر ?

15 : چیو بیشتر از همه دوستاری ?


هعععی روزگار !!!! بزارید یکم درباره داستانی که می خوام تو آینده بنویسم حرف بزنم. قبل از هر چیزی بگم تمام شخصیت ها ی این داستان کاملا واقعیت و در زندگی عادی یکی از نزدیکان یا دوستای منن ، فقط به دلیل افشا نشدن هویت برخی شخصیت ها به یکسری دلایل ، نام اونا در روند داستان ، تغیر کرده .

موضوع از این قراره که من یا همون شخصیت اصلی ، یه آدم تخیلی و خیال پردازو خلاصه این جور چیزاس (در اصلم همینم) که به یک روش یا اتفاق خاصی تمام تخیلات ذهنش به واقعیت پیوسته و دچار دگرگونی در تمام جهان شده . این رویا تنها در شش مرحله خلاصه شده و شخصیت اصلی با چند نفر که به طور اتفاقی توسط داور این بازی انتخاب شدن باید تمام این مراحل رو به درستی به سرانجام برسونن تا از آشوبی که قرار است اتفاق بی افتد جلوگیری کنن . تمام این مراحل یا چالش ها در سراسر دنیا توسط ، رادیو ، پروژکتور ، تلویزیون ، گوشی ، کامپیوتر و… به نمایش گذاشته میشه …

تا الان هیچ لوگو یا نوشته کوتاهی از این داستان کشیده یا نوشته نشده.

پس منتظر سوپرایز های جدیدی باشید ، یوهاهاهاها ...







پست متفرقهطنزخبرای تازهداستان
INFP_T 2w1
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید