زهرا سادات طالبیان
زهرا سادات طالبیان
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

از تَبانی گربه‌ها و کلاغ‌های خانه‌مان هیچ خوشم نمی‌آید!

از قدیم الایام هر چه حیوان خانگی داشتم را یا بردند و یا خوردند و یا انقدر در کمین‌شان نشستند و به آن‌ها زُل زدند که از ترس زهر ترکشان کردند. تمام سال‌های کودکی را ساعت‌ها کنار حوض خانه کشیک می‌کشیدم و به تمام ماهی گُلی‌ها تذکر می‌دادم تا روی آب نیایند. مثل یک فرمانده نظامی به جوجه رنگی‌هایم امر و نهی می‌کردم که از محدوده موزائیک‌های استحفاظی من دورتر نروند تا مبادا کلاغ مذکور فرود نیاید و با خودش آن‌ها را نبرد! خرگوش و لاک پشتم را هرگز در حیاط رها نمی‌کردم اما دریغ که هر کدام را یکی از آن‌ها(کلاغ یا گربه) از چنگم درمی‌آورد. چیزی که حرصم را برمی‌انگیخت، این بود که گربه مجرم دقیقا چند روز بعد از کارهایش، با یک قیافه حق به جانب و چشم‌های مظلوم روی دیوار می‌نشست و میو میو می‌کرد انگار نه انگار دو روز پیش جوجه رنگیم را به دندان گرفته و جلوی خودم یک لقمه چپ کرده است! از این که مسئولیت اشتباهش را به عهده نمی‌گرفت بیزار بودم. حتی یک بار در زیر زمین خانه‌مان تعدادی گربه کوچک را به دنیا آورده بود و گشنه و تشنه رهایشان کرده بود. وقتی در آفتاب ظهرگاهی بالای آلاچیق حیاط لَم داده بود و چُرت می‌زد و حتی لحظه‌ای به بچه‌هایش فکر نمی‌کرد، سرش داد می زدم چرا بلد نیستی مسئولیت‌پذیر باشی تو چطور گربه‌‌ای هستی؟

چند روز پیش که مهمانی داشتیم، وسط بازی بچه‌ها، توپ به یکی از گلدان‌های شمعدانی خورد و گلدان سفالی شکست و شمعدانی بیچاره، ساقه‌اش دو قطعه و گلش پَر پَر شد. مادر بچه بلند بلند می‌گفت: «پسر من نبوده کههه پیشیه اومد توپو زد به گلدونه تقصیر این بچه نیس». با خودم می‌گفتم گربه‌ها مسئولیت کارهای خودشان را به عهده نمی‌گیرند چه برسد به خراب‌کاری‌های بچه‌های فامیل ما!

اوضاع که آرام شد، با مادرش کمی صحبت کردیم. به او توضیح می‌دادم که حالا نه دقیقا در این موقعیت، اما نیاز نیست همیشه مثل یک فرشته نجات، حلال مشکلات فرزندش باشد. گاهی کودک احتیاج دارد، پیامد طبیعی بی‌مسئولیتی را تجربه کند. اشتباه نکنید منظور من سرزنش یا دعوا کردن بچه‌ها نیست! صرفا این که همیشه تمام تقصیرها را گردن عوامل بیرونی و حواس‌پرتی و فراموش‌کاری بیندازید باعث می‌شود فرزند شما هیچ وقت نتواند مسئولیتی را عهده‌دار شود و منتظر باشد بقیه مشکلاتش را حل کنند یا کارهایش را انجام دهند. مقاله آموزش مسئولیت‌پذیری به کودکان را به همین منظور نوشته‌ام. پیشنهاد می‌کنم آن را مطالعه کنید و نظراتتان را در این حوزه با من به اشتراک بگذارید.

کسی چه می‌داند شاید والدین گربه خانه ما هم نخواستند هیچ وقت بچه گربه‌شان در سختی و زحمت بیفتد و همیشه کارهایش را انجام داده‌اند که حالا وضعیت این شده است!

داستان کوتاهروانشناسیوبلاگ خوانیروانشناسی کودکمسئولیت پذیری
حوزه انتخابی من در روانشناسی، کودکانه و تمام قد در راستای آگاهی والدین قدم برمی‌دارم?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید