بعد یه مدت طولانی برگشتم. چون خب ایندفعه برای برگشتن انگیزه هست. ایندفعه یه دلخوشی هست. ایندفعه یه کورسوی نور توی عار تاریکی هست.
میخوام هر کسی که داره این پست‌و میبینه بدونه من یه ادم کاملا سالم نیستم. اما مشکل دار هم نیستم. مثل یه ادم معمولی... مواقعی تو زندگی هرکدوممون بوده که سختی های زیادی رو داشتیم و فکر میکردیم که قرار نیست هیچوقت تموم شن، اما بعد یه مدت دیدیم که عجب، تموم شده و الان با یه چهره جالب داریم به خاطره هاش فکر میکنم... من احساس میکنم تو موقعیتی هستم که هنوز توی اون غاره تیره و تار ام. اما یه باریکه نور دیده میشه...
خب خب. داشتم میگفتم. اون موقع سخت زندگی من الانه. الانی که تو یه عالم عجیب سیر میکنم. بهش میکنم عالم ادمای با استعداد اما گول خورده! گول هر کسی رو هم نخوردناااا ، خودشون گول خودشون زدن! خودشون خودشون اذیت کردن... خودشون باعث شدن هیچوقت دیده نشن...
رو سر در شهر ادمای با استعداد قصه ما زده مردم دارای خیالپردازی ناسازگار...!
مردم شهر من معمولا ارومن... گوشه گیرن و تنهایی رو ترجیح میدم. ممکنه چندین ساعت یه گوشه کز کنن و فکر کنن. البته نه هر فکری هااااا مثلا اینطوریه که خودشون‌و تو یه زندگی جدید با اطرافیان جدید و شغل جدید و یا حتی اسم و مادر و پدر جدید تصور کنن که باب میلشونه و خودشون میشن راوی اون داستانو روایتش میکنن...
جالبه هاااا قدرت ذهنمونو نگاه کنین. میتونم شخصیت های مختلفی رو خلق کنیم و پرورششون بدیم. خب الان مشکلشون چیه؟ چرا از این وضعیت خسته ان و کاری از دست اکثرشون برای حل مشکلشون برنمیاد؟؟؟؟
جواب یه کلمه اس. عادت... همشهریای من عادت کردن به هر روز از چند دقیقه تا چند ساعت فکر کردن... طوری که زندگی واقعیشونو یادشون میره. یادشون میره زنده ان یادشون میره خوشبگذرونن و یادشون میره چقدر به یه زندگی با ارامش احتیاج دارن...
من اومدم بگم همچین مشکلی برای منم هست اما من ترجیح میدم این عادتمو با یه عادت بهتر جایگزین کنم...
#من_تنها_نیستم
از این به بعد این صفحه کلا وقف خیالپردازی ناسازگار میشه. (نمیدونم چی بهش بگم... بیماری؟ مشکل؟ اختلال؟....) تحقیقاتی که راجبش میکنم و هر چند روز یکبار باهاتون به اشتراک میزارم و ممکنه یه دوره چند ماهه رو هم برای ترک کامل این عادت شروع کنم و حتی اگه تا اخرش تنها هم باشم ادامه اش میدم اما اگه کسی خواست باشه خوشحال میشم اعلام امادگی کنه...?
برنامه هام گفته میشه... قرار نیست این کارهایی که قراره با هم انجام بدیم که کار و درس و دانشگاه و مدرسه کسی ضربه بزنه.ما فقط قراره کنار هم پیشرفت کنیم و قدم قدم جلو بریم و رشد کنیم...
از همون الان شروع شد... ۲۳:۴۶
#من_ میتونم
