چند وقتی بود میخواستم یک کتاب از آثار کلاسیک تاریخ ادبیات روسیه رو بخونم تا اینکه کتاب جنایات و مکافات رو از یگانه عشق هستی فئودور داستایفسکی رو انتخاب کردم :). اگر ادبیات روس رو دوست دارید این یکی هم امتحان کنید.
واقعا اگه بخوام در مورد این اثر بگم،باید بگم که عالی و بدون نقص بود. پرکشش، هیجان انگیز و مملو از دیالوگ های بکره.
این کتاب در مورد یک دانشجو به اسم راسکولنیکف هستش که علیرغم میل باطنیش و به خاطر فقری که محصول جامعه ای هستش که در اون زندگی میکنه دست به یک قتل میزنه و مالیخولیای که از ماه پیش درگیرش بوده رو تشدید میکنه. راسکولنیکف یه آدم عجیب است که هم یک فرشته مهربانه و هم یک شیطان ولی هر کدوم در موقعیت های خودش نشون داده میشه
بعد از قتل فکر میکنه هر کسی که اون رو میبینه به اون مضنونه و دچار جنون میشه. شاید فکر کنید با این کار پلیس پس تونسته به راحتی شناساییش کنه، ولی باید بگم نه. همونجور که گفتم یک شیطان هم درونش زندگی میکرده و به قول خودش :
وقتی عقل شکست می خورد، شیطان کمک می کند!
به نظرم بهترین قسمت کتاب قسمت های است که با افسر ها صحبت میکنه. فردی که دچار جنون شده وقتی وارد اون شرایط میشه میتونه همه چیز رو به راحتی اعتراف کنه ولی راسکولنیکف رو انگار شیطان داره کنترل میکنه ولی در همین شرایط به آدم های مختلفی با پول ها اندک خودش کمک میکنه و حتا عاشق هم میشه
با خوندن این کتاب حس یه انسان خوب و فقیر که به خاطر شرایط زندگیش فرایند قتل رو انجام میده درک میکنید. منظور من از فرایند دقیقا همه چیزه: کلنجارهای قبل از قتل، کشیدن نقشه، قتل، عذاب وجدان،و ...
من با ترجمه محمدالصادق سبط الشیخ از نشر سپهر ادیب خوندم که اصلا خوب نبود(وسطش مجبور شدم کتاب صوتی بگیرم) و شما با این ترجمه اصلا نخونید. بعد از اتمام این کتاب دوستم گفت ترجمه اصغر رستگار از نشر نگاه خوبه