ای کاش توانی داشتم، تا بار تمام انزجارت را به پهنه شانهام بیاویزم
و ای کاش شانهای داشتم همگستره آسمان
تا حجم اندوه زمینی تو را در آغوش گیرم
که این خاک
خاک جوهر نوش
جنگی عظیم با خاطره رفتگان بیاغازید
روزی که نخستین پدر را به آغوش در بر کشید...
که پسافردا ها، همه رزمگاه خاطره و خاک شد تا فراموش کنی طعم تلخ درد جدایی را
و همه بر توست
به یادش آوری یا فراموشش کنی ...
میرا
اسفند ۱۴۰۰