علیرضا
علیرضا
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

اعلام زنده بودن

بله عزیزان بنده هنوز زنده‌ام.

زنده به معنای اینکه یه نفسی می‌آید و می‌رود.

نوشتن رفته اون ته اولیویتها. این به این معنی نیست که دیگه خیلی خوب دارم میرم جلو. ولی خوب دارم مرتبتر به کارهام میرسم. به جز روزهای تعطیل که تایم هدررفته توشون زیاد هست. شاید فقط توجه به اینکه حواسم باشه تا میشه کارهای درست بیشتری انجام بدم. کار درست یعنی چی؟

کاری که بتونه تو یه زمینه‌هایی ما رو جلو بندازه.

بهترین تعریفه؟ احتمالا نه. مهم هم نیست. مثلا بگیم هر کاری که برای ما ارزش ایجاد کنه. بهتر شد ولی بهترین نه. مهم هم نیست. اجازه بدیدم ادامه بدیم. خیلی وقت‌ها ( اگر نگیم همیشه ) تصمیمها سیاه و سفید نیستن. حتی شاید بشه گفت تیره و روشن هستن ولی هر کدوم رنگ خودشون رو دارن. مثلا یه تصمیم آبی روشنه و یه تصمیم سبز تیره. مطمئن نیستم کجا خوندمش ( احتمالا روزنوشته‌های محمدرضا شعبانعلی). مطمئن نیستم دلیل استفاده‌اش چی بود؟ ولی فرض کنید یه تصمیم هست شما رو تو کار میندازه جلو، یکی کمک میکنه روابطتون با دوستهاتون بهتر بشه. آیا میشه به راحتی بگیم کدوم روشن‌تره و کدوم تیره‌تر؟ شاید تعیین اولیوت‌ها و برای طولانی مدت تلاش برای رسید به تعادل در حوزه‌های مختلف زندگی.

تو این شرایط چطوری میشه تصمیم گرفت. نمیدونم. ولی باید یه راهی پیدا کنم.

این مطلب هم بخونید خوبه ثواب داره.

نوشتنندانستنریسکزندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید