مهدیه عابدینی
مهدیه عابدینی
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

آیا می دانستید اسکرام‌مستر هم دل داره؟

اگر تجربه اسکرام مستری را داشته باشید قطعا بارها با چالش های متعددی در تیم خود در خصوص حال خوب افراد تیم مواجه شده اید. شما به‌عنوان اسکرام مستر، یکی از مسئولیت هایتان حذف موانع موجود بر سر راه پیشرفت تیم توسعه می باشد، از طرفی بدیهی است که حال بد تیم از جنبه های مختلفی می‌تواند یکی از موانع با اهمیت در مسیر پیشرفت تیم توسعه برشمرده شود.

آنچه من تجریه کرده ام این است که شما باید همیشه حواستان به نشانه های مهم باشد و خیلی از مواقع آماده کمک به بحران های روحی افراد تیم خود باشید و با اقدامات فعالانه و درست بتوانید تیم (تمام افراد تیم نه تنها افراد خاص) را در مسیر حال خوب نگه دارید.


اما! معمولا هیچ کس به فکر حال خوب اسکرام مسترها نیست!


چه بر سر اسکرام مستر ها می‌آید؟ اگر شما اسکرام مستر توانمندی در نقش خود باشید، به‌مرور اعتماد افراد را کسب خواهید کرد و درگذر زمان افراد تیم شما را فردی توانمند در کمک به حل مشکلاتشان خواهند دید. این رویکرد تیم در وهله اول برای شما بسیار لذت بخش است اما قطعا شما هم گاهی دچار حال بد خواهید شد. گاهی ممکن است امید برای پیشرفت را از دست بدهید، گاهی مشکلات شخصی بخش قابل توجه ای از توان شما را خواهد بلعید، گاهی فشارهای همه جانبه شما را خسته خواهد کرد و هزاران گاهی دیگر. در این لحظه شما مثل روانشناس توانمندی هستید که خود نیاز به کمک دارد و این اصلا اتفاق عجیبی نیست.

در تجربیات من معمولا به‌مرور زمان سازمان ها حال خوب اسکرام مستر ها را فراموش می‌کنند (به خصوص اگر اسکرام مستر بتواند مسئولیت های خود را به‌خوبی ایفا کند). این فراموشی علت های متعددی می‌تواند داشته باشد.

رویکرد اصلی برخی از سازمان ها به واقع چابکی نیست و چابکی گاهی فقط یک رویا است که مدیران این سازمان ها در وجود خود باور به تحقق این رویا ندارند، مانند داستان دعا کردن برای باران:"همه مردم جمع شدند، کشیش بر بالای بلندی قرار گرفت و رو به مردم گفت، آیا می دانید چرا دعای ما برآورده نمی شود، چون هیچ کس به دعایش باور ندارد. در جمع شما، تنها همین کودکی که با چتر آمده به دعایی که می کند ایمان دارد.". وقتی رویکردی به‌عنوان یک رویای دست نیافتی دیده شود پس به طبع الزامات تحقق آن رویا نیز به‌مرور نادیده گرفته می شوند.

به شکل معمول چون در تصور بیشتر سازمان ها، نقش اسکرام مستر به‌صورت مستقیم در محصول نهایی تاثیر گذار نیست پس ارزش حال خوب اسکرام مستر نیز برای سازمان می‌تواند به‌مرور کم رنگ تر شود و در اولویت پایین تری قرار بگیرد (در بسیاری از مواقع در حالی که تیم موفق مورد تحسین قرار می‌گیرد در همان حال اسکرام مستر توانمند آن تیم، در پس‌زمینه محو می‌شود).

از طرفی گاهی اسکرام مستر ها در تیم خود و در سازمان خود به‌عنوان ابر قهرمانان حل مسائل و شگفت انگیزان دیده می شوند. در تفکر ابر قهرمان، چنین افرادی نیازی به یاری رسانی معمول از سمت دیگران نخواهند داشت!

برخی مواقع مدیر محصول خود را تنها مدیر تیم می داند و با وجود مشخص بودن مسئولیت های اسکرام مستر اجازه تحقق رویکرد های درست و منطقی، اما متضاد اسکرام مستر با رویکرد خود را نمی دهد. حال اگر این اسکرام مستر در سازمانی باشد که به‌صورت پیش فرض حیطه اختیاراتش توسط سازمان حمایت نشود، به‌مرور این عدم تحقق ها و مخالفت های پی در پی می‌تواند او را دلسرد کند و از جایگاه فرشته آرزوها، به یک کنترلر ساده و متصدی پیر تقسیم نامه در شرکت پست مبدل شود.

با دلایلی که ذکر شد و به صدها دلیل دیگر فرض کنید شما اسکرام مستری دارید که به‌مرورزمان دیگر حال خوبی ندارد. اگر سازمان، ساز و کار مناسبی برای رصد کردن این حال خوب و بهبود آن نداشته باشد چه بر سر اسکرام‌مستر و تیمش و درنهایت سازمان خواهد آمد؟

حالا! چکار می‌توان کرد؟

در صورت عدم وجود اقدامات مؤثر سازمانی در راستای توجه و بهبود حال اسکرام مستر ها، یکی از اتفاقات خوب و کم‌هزینه، می‌تواند ایجاد ارتباط مداوم بین اسکرام مستر های سازمان با یکدیگر، باهدف به وجود آوردن تعاملات سازنده باشد؛ زیرا اگر شما به هر دلیلی قصد ماندن در یک سازمان، بدون داشتن رویکرد مشخص با موضوع این مقاله را، داشته باشید، نمی‌توانید به‌اندازه تمام عمر کاریتان منتظر ایجاد راه‌حل‌های سازمانی بمانید و باید برای حال خوب خود اقدامی انجام دهید.

گاهی داشتن coach شخصی حتی اگر coach شما تا حدودی هم آماتور باشد می‌تواند به کاهش فشارهای روحی به وجود آمده و برای بهبود حال خوب اسکرام مسترها کمک‌کننده باشد (حتی اگر هدف شما تمرین مهارت coaching با همکار قابل‌اعتمادتان باشد).

همه ما به گوش شنوا نیاز داریم، چون به‌صورت معمول قرار است یک اسکرام مستر گوش شنوا سایرین باشد و نه اینکه سایرین به درد و دل‌های اسکرام مستر گوش دهند، در چنین شرایطی بهتر است در خارج از تیم توسعه یک گوش شنوای خوب برای خود بیابید. درست مانند روان‌درمانگرها و روانکاوها که برای بهبود حال خوب با روان‌درمانگران دیگر صحبت می‌کنند.

اگر شما بتوانید به‌خوبی در تیم خود عمل کنید به‌مرورزمان دست آوردها و موفقیت‌هایتان به‌عنوان بدیهیات در نظر گرفته می‌شود و درگذر زمان افراد تیم و حتی خودتان ممکن است که دیگر موفقیت‌هایی را که به دست آورده‌اید را به خاطر نیاورید زیرا بسیاری از موفقیت‌های شما جزو فعالیت‌های روتین تیم محسوب می‌شود. به همین دلیل حتماً موفقیت‌های خود را درجایی ثبت کنید تا در روزهایی که حال بد به سراغتان می‌آید بتوانید به آن رجوع کنید و به خود افتخار کنید.


به‌عنوان یک اصل مهم ((مراقب حال خوب خود باشید))


به امید آنکه این تجربه برای شما مفید بوده باشد.

اسکراماسکرام مسترمحصولحال خوبتیم
https://www.linkedin.com/in/mahdieh-abedini-86054614b
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید