یکی از هیجان انگیز ترین کارها تو عالم از نظر من نوشتنه، اونم نوشتنی که از خودت بجوشه و برای خودت باشه. نوشتن یه جوری فکر کردنه، من سربازم، همیشه سر پست های نگهبانی شروع میکنم به نوشتن پشت برگه ثبت ورود خروج. بعد که فارغ میشم از نوشتن از ترس اینکه کسی فکرامو بخونه دو ساعت میشینم خط خطیشون میکنم.نوشتن برای خود مثل درد دل کردنه با خودته انگار که تخلیه میشی در ضمن نباید نگران باشی که کسی قضاوتت میکنه یا باهات مخالفت میکنه یا حتی بخواهد به راه راست هدایتت بکنه. مخلص کلام رییس خودتی. منم عاشق رییس بودنم.
وقتی یه کتاب خوبی میخونی و یا فیلم قشنگی میبینی بعضی موقع ها به خودت میگی منم میتونم همچین داستانی بنویسم، شروع که میکنی از همون اولش میدونی که بله همچینم که فکر میکردی کار راحتی نیست اصلا خودت به خودت میخندی. از لحن روایتت تا خط داستان خودتو که مقایسه میکنی با خونده هات میبینی ول معطلی ولی وقتی داری برای خودت مینویسی داستان فرق میکنه، این موقع همه چی سرجای خودشه تو کارگردانی و کلمات هم مثل هنرورانی با استعداد در حال نقش بازی کردن هستند و خودت هم با جلوتر رفتن اصلا حس آماتور بودن نداری.
شما هم امتحان کنید