
واقعیت سادهست:
اگه توی ۵ خط اول مقالهت مخاطب رو قانع نکنی که «ارزش خوندن داری»،
رفته.
و دیگه برنمیگرده.
مقدمه فقط چند خط اول مقاله نیست.
کلید ورود به ذهن مخاطبه.
مقدمه باید این ۳ تا کار رو با هم انجام بده:

🟡 مشکل مخاطب رو واضح نشون بده
🟡 یه قول مشخص بده (که این مقاله قراره چه کمکی بکنه)
🟡 حس کنجکاوی ایجاد کنه، نه اینکه جواب رو کامل بده
مثلاً این مقدمه خوبه چون:
«تو لینکدین پست میذاری ولی کسی فیدبکت نمیده؟ شاید مشکل از این ۳ چیز باشه…»
این چی داره؟
یه درد آشنا
یه قول روشن
یه قلاب برای نگهداشتن
اما این فقط نیمی از ماجراست…
اگر این فرمول رو یاد گرفتی، نصف راه رو رفتی. اما اون جمله اول همون قلابیه که مخاطب رو به دام میندازه. تو مقاله چطور با اولین جمله، قلاب بندازیم مرحلهبهمرحله یاد میگیری که این قلاب رو طوری بندازی که کسی نتونه متن رو رها کنه.
مقدمه میتونه فقط یه سبک نداشته باشه.
چندتا الگوی تستشده داریم که همیشه جواب میدن:

«چرا بعضی مقالهها رو تا ته میخونی، ولی بعضیا رو همون خط اول ول میکنی؟»
«یه بار یه پست نوشتم، فقط ۳ تا لایک خورد. همون پست رو بازنویسی کردم، شد ۷۰ تا. فقط مقدمهشو عوض کردم.»
گاهی یک جمله که دو مفهوم کاملاً متضاد رو کنار هم میذاره، باعث میشه مخاطب ناخودآگاه بایسته و بگه: «چی؟!»
مثلاً پست «رکورد تمرکزتون چند دقیقه است؟» از صفحه Dastyar - دستیار در لینکدین، تضاد بین «چند دقیقه» و «کار عمیق ساعتی» رو به رخ میکشه. این تضاد ساده ولی قدرتمند، باعث ایجاد حس شوک و کنجکاوی میشه و کاربر رو ترغیب میکنه که پست رو باز کنه و ادامه بده.
[📎 نمونه واقعی تضاد از لینکدین فارسی – رکورد تمرکز
فرمول ساده استفاده:
زمان کوتاه + هدف بزرگ → حس تضاد → توقف اسکرول

🛑 شروع با کلیگویی:
«در دنیای امروز، همه به بازاریابی نیاز دارند...»
نه. مخاطب برای این نیومده.
🛑 مقدمههای ویکیپدیایی:
«محتوا چیست؟ محتوا هرچیزی است که...»
مخاطب اینو بلده. تو قراره یه لِول جلوتر باشی.
🛑 نتیجهگیری تو مقدمه:
«در این مقاله یاد میگیرید که تولید محتوا چقدر مفید است.»
اگه همهچیز رو اول گفتی، چرا باید ادامه بده؟
📌 مثال تصویری قبل/بعد:
❌ نسخه بد:
«شبکههای اجتماعی امروزه رشد زیادی پیدا کردهاند.»
✅ نسخه بازنویسیشده:
«هر بار پست میذاری، حس میکنی داری توی یک شهر شلوغ فریاد میزنی—اما صدایی برنمیگرده؟»
یک فرمول ساده:
درد مخاطب + زاویه جدید + قول واضح
= یه مقدمه جذاب و نگهدارنده
مثلاً:
«اگه هر بار مقالهت خونده نمیشه، شاید نه بهخاطر محتواش، بلکه بهخاطر ۵ خط اولشه. تو این مقاله یاد میگیری مقدمهای بنویسی که مخاطب رو تا ته بکشونه.»
📌 چکلیست سهگام سریع (پرینت کن و بچسبون بالای میز کارت):
مشکل رو تو یک جمله واضح کن.
قول بده که تا پایان، راهحل رو میگی.
یک قلاب ذهنی یا تصویر بساز.
اگه مقدمهت مخاطب رو قانع نکنه،
نه سئو مهمه، نه طراحی، نه CTA.
مخاطب اول تصمیم میگیره بمونه،
بعد تازه شروع میکنه به خوندن.
برای همین، مقدمه فقط اول مقاله نیست —
اول رابطهست.
بیا ادامهشو با هم بسازیم. 👊
مقدمه عالی بدون تیتر خوب، مثل کادوی شیک بدون روبانه. تو مقاله ۷ اشتباه مهلک در تیترنویسی دقیقاً یاد میگیری چه تلههایی رو در تیتر اجتناب کنی تا مقدمهات بیبازدید نمونه.