من یک خودم درون دارم خیلی دنبالشم این خودم را خلق کنم ، از آب و گل درش بیاورم و دستش را بگیرم و آموزشش دهم و بگزارم تا انتخاب کند بین راهها که کجا برود و مسیرش را برگزیند و با همه اشتباهات و دستاورد ها به مسیرش متعهد باشد.
روزی خودم را به بلوغ میرسانم
روزی می آید که از خلقش به خودم میبالم.
روزی می آید که من میمیرم ولی خودم میمانم .
با همه ترسهایم و امیدهایم مینویسم ،خلق میکنم تا بماند تا زاینده نگرش های دیگر باشد، تا راهی باشد برای جرات گرفتن دیگران برای خلق خودشان.