من از یک دوست یاد گرفته ام که هر رابطه ای باید یک عایدی برای طرفین ارتباط داشته باشد. در طول زمان به این حرف دوستم خیلی فکر کردم. به رابطه هایی که با اشخاص مختلف دارم هم فکر کرده ام.
از نظر من، یک رابطه میتواند یک رابطه ژنتیک مشابه یا یک رابطه کاری و حرفه ای باشد . همچنین رابطه می تواند فامیل بودن، دوستی های صمیمانه، زندگی خانوادگی، مشابهت های فرهنگی و اعتقادی، هموطن بودن هم باشد . همه اینها می تواند سازنده یعنی رو به رشد باشد . می تواند مخرب و آشغال و وقت تلف کن باشد .
در اصل باید یک نتیجه قابل فهم از ارتباط با انسانی دیگر به دست آورد. معمولا کسانی که نمی توانند یا نمی خواهند به انسان چیزی بیافزایند لایق ادامه ارتباط نیستند . این چنین روابطی در حد عرف جامعه کفایت می کنند .
برعکس کسانی که درونی انباشته از دانایی و تجربه داشته باشند و تمایل به کمک کردن و هم افزایی داشته باشند، نباید رها شوند. چنین افرادی لازم نیست اندیشمند باشند یا استاد دانشگاه و ادیب و متفکر باشند. حتی آدم های معمولی بی سواد هم توان بخشش دارایی های غیر مادی خودشان را دارند. آدمهای معمولی بخشنده می خواهند کمکی بکنند حتی اگر یک دستور پخت غذا یا یک توصیه تغذیه ای باشد. بیشتر وقت ها آدم های بخشنده از وقت شان و از توجه شان به انسان دیگر می بخشند.
بسیار دیده ایم استاد های مشهور را که استعداد انتقال دانسته های خودشان به دانشجویان را نداشتند. بعضی استادهای دانشگاهی حال و حوصله تدریس نداشتند. بعضی هایشان هم دانشی داشتند که مایل به انتشار آن به افراد خاص بودند و در اختیار همه نمی گذاشتند. به عنوان مثال استاد دانشگاهی را می شناختم که دانشجویان می گفتند علم و آموزش او در اختیار کسی قرار می گیرد که به چشم استاد بیاید. اگر چشم استاد کسی را می گرفت آن وقت انوار علم او بر آن دانشجو می تابید و بقیه به آن دانشجو غبطه می خوردند.
رابطه هایی هم بین انسان ها هست که یک طرف رابطه چیزی برای بخشیدن به طرف مقابل ندارد. مثلا بعضی افراد نا توان و ضعیف فقط دعای خیر دارند که ببخشند. در روابط درمانی و مشاوره ای یک طرف رابطه فقیر است چیزی برای عرضه ندارد. غیر از اینکه دعایی خیر بکند و این فرصت را به طرف مقابل بدهد که ببخشد و از ماحصل چنین بخششی بتواند خودش رشد کند.
در واقع در بعضی رابطه های ما فقط "بخشنده" می شویم و به ازا توجه و عنایتی که به فرد ناتوان داریم فقط رشد خودمان را تضمین می کنیم. چنین روابطی اغلب خسته کننده و فرسوده کننده هستند.انسان های معدودی هستند که از بخشش وقت و انرژی شان به افراد محتاج و نیازمند خسته نشوند. چنین روابطی نیاز به چاشنی های خاصی دارد تا بتواند ادامه یابد . شاید پاداش هایی مثل پول یا امکانات خاصی بتواند به تداوم آن کمک کند.
آدم بیشتر وقت ها تحمل بی اجر و مزد بودن را ندارد. گاهی خیال کردن و واگذار کردن نتیجه به بازتاب طبیعی عمل در آینده ای نا معلوم باعث آرامش می شود.