حسود

همیشه به ما گفته شده نسبت به دیگران کینه ای به دل نگیریم .اما دیگری که حسود است و خود از خود بیزار ، از دست من بینوا چه برمی آید .

او خود با خود مشکل دارد . از بدنش از نگاهش از حرف زدنش از شغلش از خانواده از درامدش .

حقیقتش را بخواهی نه خود میداند با چه مشکل دارد نه تو میدانی دردش چیست ؟

اما مطمئنم درگیری او با خود و در نتیجه آن ، درگیری اش با خودت را متوجه میشوی . بنظرم فقط آنگونه که خودش به خودش نگاه میکند به تو هم نگاه میکند . مثلا از لباسش راضی نیست حالا بماند وقتی از لباسش خوشش نمی آید چرا باید آن را بپوشد ؛ از لباس تو هم بیزار میشود .

: این رنگ اصلا بهت نمی آید .

: عه رشته ای که داری میخونی از رشته من پایین تره .

( هیچ رشته تحصیلی از آن یکی بالاتر و یا پایین تر نیست همه ما انسان ها به همه این رشته ها نیاز داشتیم که آنها بوجود آمده اند . )

: هه هنوز حقوقتو نگرفتی حقوق منو زودتر دادن .

: از این شلوارا منم دارم ا ولی فرق داره .

: هه ! از این سایت دانلود میکنی ؟ این که قدیمی شده از دنیا پرتی ا .

: فرش خونتو عوض نمیکنی ؟ خیلی مسخرست .

به خودتان بیایید . چخبر است . هیچ کس لازم نیست دقیقا روی الگو زندگی شما زندگی کند . چرا دست از اذیت و آزار مردم برنمیدارید . آدمها متفاوت اند و نیاز به مقایسه نیست . همگی ما انسانیم . حالا چه فرقی میکند در خانه ام چه مارک تلوزیون یا یخچال است یا اصلا خانه ام اینجاست یا آنجا .

دوست عزیز تو برو خود را باش .