ویرگول
ورودثبت نام
آفره دخت
آفره دخت...
آفره دخت
آفره دخت
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

زن

نغمه ناجور سنگستان منم من

صحبت سرما و گرما ، زمستان و تابستان

من آن دلمرده رنگین پوش زمستان شهر

آن غریب آشنا که سوزاندندش در پس آجر به آجر این میدان ها

نام ها خواندند ، صداکردندم زیباروی افسانه ها

یک زن

زنزنانگیشعرغم
۲
۰
آفره دخت
آفره دخت
...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید