زمان کیفی برای هم اختصاص می دادیم
زمان کیفی به این معنا که با تمام فکر و هوش و حواسمون در اختیار مخاطب بودیم
روابط مثل قدیم نیستن چون پدر گوشی و لپ تاپ رو کنار نمی گذاره تا در خدمت بچه ها باشه
چون زن و شوهری که رستوران می روند حاضر نیستن گوشی ها رو نبرن تا فقط پیش هم باشه حواسشون
چون مدیر و کارمند به احترام همدیگه حاضر نیستن نیم ساعت تو جلسه اتوماسیون اداری رو چک نکنن و به گوشی هاشون نگاه نکنن
بله
من سال های زیادی می گذره که در حسرت اون لحظه ای هستم که مدیر مدرسه مون با تمام وجودش به همه حرف های من گوش داد. به حرف های منی که هیچی نبودم.
چقدر احساس غرور کردم و اینکه دغدغه هام مهم هستن
یادم نمی ره تازه دکترا قبول شده بودم و تدریس خاصی هم در دانشگاه نداشتم ولی معاون دانشگاه امام رضا میز کارش رو رها کرد و گفت من تمام و کمال در خدمت شمام.
و یادم نمی ره زمانی که سوالی از استادم داشتم بدون هیچ صحبت خاصی فقط به حرف هام گوش می کرد و به صورتم نگاه می کرد
...
برای همدیگر زمان کیفی اختصاص دهیم