در بیوگرافی یعقوب لیث آماده است، وی از پادشاهان به نامِ ایران است اما با عزیمت به دزفول و بررسی خیابانی به همین نام در این شهر، قطع به یقین در می یابید که باز هم تحریف تاریخی گریبانگیرِ قصه ی این مردِ با خدا شده است.
روزی روزگاری یعقوب در مراتع سردشت یا شهیون یا یه جایی همون طرفا در حال چرای گاومیش های خود بود که ندا آمد ای یعقوب تو از جانب من مبعوث گردیدی برای هدایت اهالی خوزستان البته از اندیمشک تا پنج کیلومتری شوش. از شوش به بعد حوزه ی بعثت دانیال نبی ست.
یعقوب نگاهی به اطراف کرد و مات و مبهوت پاسخ داد تو کیستی؟ ندا آمد پروردگار احد و واحد. یعقوب پاسخ داد من هم پیامبرتم، خوشوقتم و پس از انجام مراحل اداری بعثت از جانب فرشتگان، روز شنبه اولین روز پیامبری یعقوب لیث بود.
اینکه در مواجهه با قوم اندیمشک تا پنج کیلومتری شوش چه ها بر یعقوب گذشت از حوصله ی این مجال خارج است. همین قدر خدمتتان عرض کنم که یعقوب دریافت باید همچون موسی و عیسی معجزه ی خفنی رو کند تا به او ایمان آورند.
پس از آزمایش های فراوان، یعقوب موفق به تولید محصولی در حوزه کاری خود (دامپروری و تولید لبنیات) شد که تا امروز هم کاله و میهن و سایر شرکت های لبنیاتی چنین امری برایشان میسر نگردیده است.
یعقوب لیث پیامبری ست که معجزه اش بستنی با شیر گاومیش است.
یعقوب به قوم خود فرمود اگر به پرورگار من ایمان بیاورید چیزی به شما عرضه خواهم کرد که با چشیدن آن طعم بهشت را تجربه خواهید کرد و بدین شکل قومِ یعقوب لیث با آن بستنیِ قیفیِ تهیه شده از شیر گاومیش، صد در صد ارگانیک با استاندارد سازمان غذا و دارو که طعم بهشت می داد آشنا، به او و خدایش ایمان آوردند.
یعقوب لیث پس از ایمان آوردنِ تمامی مردمِ حوزه ی بعثتش، اولین شعبه ی بستنی فروشیِ خود را در خیابانی نزدیکایِ شریعتی، که بعدها خیابان یعقوب لیث نام گرفت بنا نهاد اما پس مدتی به دلیل عدم رعایت مسائل بهداشتی، از پیامبری عزل و نام وی از فهرست 124001 پیامبر الهی حذف و فهرست نیز با 124000 پیامبر رُند گردید.
لازم به ذکر است در حالِ حاضر خیابان یعقوب لیث محلِ دور دور کردنِ جوانان دزفولی ست و در ایام تعطیل جایِ پارک پیدا نمی کنید...
احمدم