ویرگول
ورودثبت نام
احمد سبحانی
احمد سبحانی
خواندن ۱۰ دقیقه·۳ سال پیش

مروری کوتاه بر اقتصاد کشور: پایان عصر یارانه


اخیرا بحث افزایش قیمت ماکارونی و آرد صنعتی در کشور داغ شده است. بنده در یک فایل صوتی در حد امکان فواید و مشکلات آزادسازی قیمت آرد صنعتی را توضیح دادم و در این نوشته قصد دارم به صورت مفصل‌تر به این مساله بپردازم. در نوشته قبلی به طور خیلی خلاصه به بحث جریان سرمایه اشاره کردم و گفتم که هرگونه یارانه‌ای در کشور فورا به کشورهای عراق، افغانستان، امارات، ترکیه و... منتقل می‌شود.

اگرچه این امر از ابتدا وجود داشته است اما طی چند سال اخیر با پیشرفت تکنولوژی و همینطور اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی سرعتی دوچندان گرفته است. یکی از بخش‌های اقتصاد مقاومتی، بحث توانمندسازی روستا‌های مرزی برای معامله با خارج مرزها بود. این اقدام اگرچه توانست کشور را از برهه‌های حساسی عبور دهد، اما مشکلاتی نیز داشت.

البته وقتی صحبت از «مشکل» می‌شود، به این بستگی دارد که از دید چه کسی نگاه کنیم. از نگاه مردم خصوصا در مناطق مرزی (حداقل بخشی از مردم). آزادسازی نسبی صادرات و واردات به نفع آنها بوده است. قطعا واردکنندگان مرزی «بانه» سود خوبی کردند. یا دامدارانی که در برهه‌ای علوفه و نهاده‌های دامی به نرخ دولتی می‌گرفتند و دام‌های پرواری را به آن سوی مرزها میفرستادند، سود خوبی کردند. اما این مساله از دید دولت منفی بوده است. دولت از یک طرف ارز ۴۲۰۰ برای واردات علوفه هزینه می‌کرد و از طرف دیگر مجبور می‌شد برای کنترل قیمت گوشت، از بلغارستان واردات انجام دهد.

اما مشکل کجا بود؟ مشکل این بود که دولت جناب روحانی مشکل اصلی را پیدا نکرده بود و علاقه‌ای هم به شنیدن صدای مخالفان نداشت. وگرنه همه می‌دانستند مشکل کجاست.

خوشبختانه دولت جناب رئیسی مشکل چند دهه کشور ما را متوجه شده است. «نفرین پول نفت»

در ابتدای انقلاب یکی از شعارهای اصلی انقلاب آوردن پول نفت بر سر سفره‌های مردم بود. دولت با پرداخت یارانه‌های مختلف چه در قالب هزینه پایین بنزین، چه در قالب کوپن‌های مختلف، سعی می‌کرد رفاهی را که در ابتدای انقلاب قول آن داده شده بود، به ارمغان آورد.

اما متاسفانه خیلی زود فرم جای خود را به محتوا داد. سیاستگذاران به طور کلی فراموش کردند که فلسفه پرداخت یارانه چیست. این مشکل پس از سال ۶۸ و تغییر سیستم حکومت از پارلمانی به ریاستی شکلی فجیع‌تر به خود. حالا سیاست‌گذار انگیزه مضاعفی داشت تا یارانه بیشتری به مردم بدهد. این یارانه که از جیب خود مردم به آنها پرداخت می‌شد، مردم را در یک رفاه نسبی قرار می‌داد، اما آنها توجهی نداشتند که همین پول در نهایت از جیب آنها برداشته خواهد شد.

پرداخت یارانه در ابتدا چیز بدی نبود. در واقع خیلی هم خوب بود. به مردم کمک می‌کرد تا استاندارد زندگی بالاتری داشته باشند. اما مشکل از جایی شروع شد که هزینه پرداخت یارانه، از درآمدهای نفتی پیشی می‌گرفت. حال یارانه اضافی باید از جیب خود مردم پرداخت می‌شد. در واقع دولت برای خود مسئولیتی ایجاد کرد که به راحتی توان اجرای آن را نداشت.

تنها یک مورد بنزین را در نظر بگیرید. قیمت بنزین به طور متوسط در سطح جهانی نیم تا یک دلار در هر لیتر است. اگر روزانه ۸۰ میلیون لیتر بنزین سوزانده شود، سالانه ۱۵ تا ۳۰ میلیارد دلار هزینه کل بنزین خواهد شد. ۱۵ تا ۳۰ میلیارد دلاری که می‌توانست خرج زیرساخت‌های کشور، ساخت مدرسه‌های پیشرفته، بهبود نظام آموزشی و... شود.

برای درک بهتر از این عدد بهتر است بدانید که کل بودجه سالانه ایران ۱۰۰ میلیارد دلار است. کل بودجه نیروهای مسلح ایران کمتر از ۱۵ میلیارد دلار است و میانگین درآمدهای نفتی ایران پس از جنگ، سالانه کمتر از ۴۰ میلیارد دلار بوده است.

و این تنها بنزین نبود که به آن یارانه تعلق می‌گرفت، گاز، نهاده‌های دام، دارو، هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی، تحصیلات رایگان، برق، هزینه‌های عمرانی و... همگی چنین وضعیتی داشتند. البته قبول دارم که تنها محل درآمد دولت‌ها هم نفت نبوده است، دولت کارخانه‌جات بسیاری در اختیار داشته و درآمدهای مالیاتی نیز در چند سال اخیر در حال افزایش بوده است. با این حال، اگر بحث یارانه‌ها نبود، قطعا هم خروج از اقتصاد نفتی و هم خروج از اقتصاد دولتی سریع‌تر انجام می‌شد.

بنابراین، یارانه‌ها که در ابتدا قرار بود پول نفتی باید که به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می‌گیرد، از فلسفه خود خالی شد و تبدیل به هزینه سنگین برای دولت شد. هزینه‌ای که از جیب مردم دریافت و به حساب آنها واریز می‌شد. دلیل عمده کسری‌های بودجه ساختاری در اقتصاد ایران و تورم‌های بالا نیز همین مساله بوده است.

از نظر اقتصادی، ایران یک کشور ویژه است. کشوری که دهه‌ها است تورم بالا دارد اما این تورم بالا نه منجر به ابرتورم شده است، نه منجر به بهبود وضعیت به خاطر تخریب تقاضا و قدرت گرفتن نیروهای ضدتورمی شده است.

من در یکی از متن‌های خود که حدود دو سال پیش نوشتم، گفتم که معتقدم وضعیت ایران در سال‌های آینده بهتر خواهد شد چرا که سیاست‌گذار چاره‌ای ندارد. در واقع ما یا باید از عصر یارانه‌ها عبور می‌کردیم یا باید منتظر فروپاشی می‌ماندیم چرا که پس از دوران غارت «آن مرد» و همپالکی‌هایش، در خزانه دولت «تقریبا هیچ» چیزی باقی نمانده بود.

با این حال ما وارد دوران کمبود بزرگ هم شده‌ایم. دورانی که از قضا آن را هم پیش‌بینی کرده بودم.

https://virgool.io/@ahmadsobhani19/%DA%A9%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%85-ksk5exyrewzx

ما در دورانی هستیم که به خاطر جنگ روسیه و اوکراین در کنار کسری ساختاری انرژی، هزینه مواد غذایی افزایش شدیدی پیدا کرده و این وضعیت نیاز به خروج از یارانه‌ها و اصلاح ساختار اقتصاد را مضاعف کرده است.

دو سال پیش وقتی که حتی کاندیدا‌های ریاست جمهوری مشخص نشده بودند، گفتم که ایران به سمت یک اصلاح ساختاری حرکت خواهد کرد. آن زمان عده‌ای حرف بنده را مسخره کردند. این افراد امروز هزینه آن کار را با سرمایه خود و با عدم امنیت روانی خود پرداخت کردند. حتی همین امروز که تغییر روند بسیار آشکار شده است، برخی «خودعلامه‌پندارها» هنوز معتقدند که این دولت تغییری ایجاد نکرده است و توانایی کنترل را ندارد.

به عنون مثال امثال آقای همتی و مهاجرانی معتقدند که چون دولت چند ده میلیارد دلار برای کنترل بازار به جیب دلال‌ها واریز نمی‌کند، پس توانایی مدیریت کردن ندارد. در حالی که مدیریت چند ساله این افراد را به بهای به باد دادن ۷۰ میلیارد دلار ارز کشور مشاهده کردیم.

برای حس گرفتن از این عدد، بهتر است بدانید اگر بخواهیم ۷۰ میلیارد دلار را بین ۸۰ میلیون ایرانی تقسیم کنیم، به هر نفر حدودا ۹۰۰ دلار می‌رسد. این عدد تقریبا برابر است با ۲۰ میلیون تومان. یعنی دولت جناب روحانی از سال ۹۷ تا ۱۴۰۰ به ازای هر ایرانی ۲۰ میلیون تومان پول به جیب دلال‌ها واریز کرد. البته این جدای از نزدیک به ۲۰ تن طلایی است که از خزانه وارد بازار شد تا بازار سکه کنترل شود. البته پر واضح است که بازار سکه هم کنترل نشد. تنها جیب دلال‌ها پر و پرتر شد.

چیزی که لمپن‌های طرفدار حزب کارگزاران نمی‌بیند این است که این دولت اساسا خواهان کنترل بازار به شیوه دلال پروری نیست. کاری که جنابان هاشمی، خاتمی و روحانی در تلاش برای انجام آن بودند و تا حدود خوبی هم توانستند این کار را انجام بدهند.

اما آیا وضعیت به همین‌جا ختم خواهد شد؟ ابدا. حذف یارانه از آرد صنعتی شروع می‌شود و تا حذف تمام یارانه‌ها ادامه پیدا خواهد کرد.

نکته تکمیلی: آیا یارانه زدایی به معنای آن است که دولت باید (یا می‌خواهد) مردم را به حال خود رها کند؟ ابدا اینطور نیست. دولت بنگاه اقتصادی نیست و باید به حمایت از تمام مردم خود (چه ثروتمند و چه فقیر) ادامه بدهد. با این حال، دولتی که ادعای کنترل همه چیز را داشته باشد، در واقع هیچ چیز را کنترل نخواهد کرد. دولت در آینده تنها کنترل بخش‌های خاصی را بر عهده خواهد داشت و تضمین‌های حداقلی و مشخص خواهد داد.

ما مردم چه باید بکنیم؟

معمولا ترجیح می‌دهم توصیه سرمایه‌گذاری نکنم. اما اینبار به خاطر شرایط خاص و اینکه در دوره گذار هستیم، می‌خواهم چند توصیه سرمایه‌گذاری داشته باشم. اینها صرفا توصیه شخصی است و بهتر است هر فرد با مسئولیت خود اقدام به سرمایه‌گذاری کند.

طلا بخرید: ما در دوران رکود تورمی در اقتصاد جهانی هستیم. اولین، دومین، سومین و چهارمین توصیه من این است که طلا بخرید.

بازیافت کنید: در نوشته‌های قبلی هم گفته‌ام. صنعت بازیافت از چند سال پیش به یکی از صنایع خوب در ایران تبدیل شده است و این صنعت خوب برای چند سال آینده همچنان پتانسیل رشد دارد. سرمایه‌گذاری در این صنعت در حال حاضر بازده بسیار خوبی خواهد داشت.

از یارانه دوری کنید: حذف یارانه‌ها شروع شده است اما هرگز تصور نکنید به اینجا متوقف خواهد شد. اقتصاد ایران طی چند سال اینده تا حذف تمام یارانه‌ها پیش خواهد رفت. اقتصاد ایران به زودی با اتصال به اقتصاد جهانی، هیچ نوع یارانه‌ای پرداخت نخواهد کرد. بنابراین اگر به دنبال ایجاد کسب و کاری هستید و محاسبات خود را بر پایه یارانه دولتی انجام داده‌اید، فورا تجدید نظر کنید.

بهره‌وری خود را افزایش دهید: دوران ایجاد مزیت رقابتی با کمک دولت به پایان رسیده است. ۷۰ درصد کسب و کارها در ایران به نوعی با دست نامرئی دولت سرپا هستند و وقتی این دست برداشته شود، آنها نیز فرو می‌ریزند. اگرچه دولت دست خود را به سرعت برنمی‌دارد، اما کسب و کاری که دیرتر از همه به سمت بهره‌وری حرکت کند، زودتر از همه سقوط می‌کند.

کسب و کار خود را راه بیندازید: یکی از مزیت‌های حذف یارانه دولت این است که کسب و کارها در بسیاری از زمینه‌ها حذف خواهند شد و جا برای کسب و کارها با بهره‌وری بالاتر باز می‌شود. پس اگر به توانایی خود باور دارید کسب و کار خود را راه بیندازید.

دوران دلالی تمام شده است: از اواخر دهه ۱۳۷۰ تا اوایل دهه ۱۳۹۰، بسیاری از مردم از راه دلالی معاش می‌کردند و به خاطر اشتباهات دولت در قیمت‌گذاری تصور می‌کردند که انسان‌های اقتصادی بزرگی هستند. در حالی که آنها پول مردم را از جیب دولت به جیب خود منتقل می‌کردند. از اواسط تا اواخر دهه ۱۳۹۰ بسیاری از این افراد ورشکسته شدند. دلالی که عمدتا به خاطر عدم توزیع مناسب اطلاعات در کشور ایجاد شده بود اکنون به لطف تکنولوژی دیگر سودآوری چندانی ندارد.

تولید نکنید، خدمات ارائه دهید: بجز چند استان خاص در کشور (عمدتا استان‌های فقیرتر با بازار محلی) تولید دیگر با سرمایه خرد توجیه اقتصادی ندارد. اگر توانایی دریافت وام سنگین و واردات ماشین‌آلات به روز دارید، می‌توانید این کار را انجام دهید، اما در غیر این صورت بهتر است کار را به سرمایه‌های کلان بسپارید. در عوض به فکر ارائه خدمات باشید و بهره‌وری را فراموش نکنید.

دولت چه کند؟

بنده در مقامی نیستم که برای دولت برنامه بچینم، اما نظر شخصی بنده این است که دولت باید تمام توان خود را بر روی گذار نرم بگذارد. وارد کردن شوک به اقتصاد آن هم در شرایط فعلی، ابدا کار درستی نیست.

همچنین ابدا تصور نکنید که شرایط فعلی در قیمت‌های بالای انرژی، فلزات، موادغذایی، کود شیمیایی و سایر کامودیتی‌ها و محصولات گذرا هستند.

این ابر چرخه تا مدت‌ها با ما باقی خواهد ماند. بنده افزایش شدید قیمت مواد غذایی و انقلاب‌ها را مدت‌ها پیش و در سال ۲۰۲۰ پیش‌بینی کرده بودم. زمانی که روسیه به خاطر قرنطینه‌های حاصل از کرونا نتوانست به اروپا گاز صادر کند،‌ گفتم که این عدم صادرات گاز در نهایت به افزایش شدید قیمت مواد غذایی در دنیا منجر خواهد شد.

سلسله وقایع کاملا واضح است، کاهش صادرات گاز توسط روسیه به اروپا منجر به آن شد که ذخایر گاز اروپا تکمیل نشود، در نتیجه اروپا در زمستان به کمبود گاز برخورد کرد. اوره و کود‌های شیمیایی عمدتا با گاز طبیعی تولید می‌شوند، کمبود گاز طبیعی و گران شدن قیمت آن منجر به گران شدن قیمت اوره شد، گران شدن اوره منجر به گران شدن مواد غذایی شد. همچنین برخی از کشاورزان چون توانایی خرید اوره نداشتند، یا خرید اوره برای آنها توجیه اقتصادی نداشت مجبور به عدم استفاده شدند که این مساله تولیدات کشاورزی را شدیدا کاهش داد.

می‌بینید که به راحتی می‌شد کمبود شدید مواد غذایی را پیش‌بینی کرد و این کمبود حتی پیش از جنگ روسیه و اوکراین محتمل بود، این جنگ تنها آن را تشدید کرد. برخی می‌گویند که نیروهای خبیث فراماسونری به چین دستور داده‌اند که گندم ذخیره کند. در حالی که تنها با پیگیری اخبار می‌توانستید متوجه این مساله ماه‌ها قبل از رخ دادن آن بشوید.

بنابراین ابدا تصور نکنید که دولت می‌تواند با چند ماه کنترل بازار همه چیز را رو به راه کند. این وضعیت به زودی تبدیل به شرایط جدید ما خواهد شد. باید با قیمت های بالا کنار بیاییم.

توصیه من به دولت و مردم این است:

زمستانی سخت و طاقت فرسا در راه است، تا می‌توانید آذوقه جمع کنید.



https://virgool.io/@ahmadsobhani19/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D9%85%D9%86-qjarnndbxbmn

می‌توانید به تلگرام من هم سر بزنید:

https://t.me/ahmadsobhani


یارانهیارانه‌زداییپایان عصر یارانههدفمندی یارانه‌هاآزادسازی اقتصاد
"کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست" امیرالمومنین (ع) -----------------------وبسایت:‌ finsoph.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید